part
part:⁵³
_________________________________
جونگکوک با حرص خوردم گلوی یونا رو سفت تر گزفت
جونگکوک: بگو مت مال توام
یونا: نمیگم
جونگکوک یونا رو براید بغل کرد و گذاشتش رو تخت روش خیمه زد دستاشو بالا قفل کرد
جونگکوک: میگی یا یه بچه بزارم رو دستت
یونا: باشه میگم
جونگکوک : منتظرم
جونگکوک نزدیک لبای ین شد
یونا: من ... من مال توام
جونگکوک : نشنیدم
یونا: من مال توام
جونگکوک: آهان حالا که مال منی نظرت چیه یکم باهم حال کنیم
یونا: چی؟ یعنی چی؟ گفتن دیگه ولم کن. بزار برم
جونگکوک لباسای یونا رو تو تنش جر داد و با چشمای خمار یه بدن یونا نگاه کرد
یونا: چیکار میکنی دستامو ول کن به چی نگاه میکنی عوضی
ادامه دارد....
بقیش اسماته تو کامنتا میزارم هرکی جنبه داره بخونه
_________________________________
جونگکوک با حرص خوردم گلوی یونا رو سفت تر گزفت
جونگکوک: بگو مت مال توام
یونا: نمیگم
جونگکوک یونا رو براید بغل کرد و گذاشتش رو تخت روش خیمه زد دستاشو بالا قفل کرد
جونگکوک: میگی یا یه بچه بزارم رو دستت
یونا: باشه میگم
جونگکوک : منتظرم
جونگکوک نزدیک لبای ین شد
یونا: من ... من مال توام
جونگکوک : نشنیدم
یونا: من مال توام
جونگکوک: آهان حالا که مال منی نظرت چیه یکم باهم حال کنیم
یونا: چی؟ یعنی چی؟ گفتن دیگه ولم کن. بزار برم
جونگکوک لباسای یونا رو تو تنش جر داد و با چشمای خمار یه بدن یونا نگاه کرد
یونا: چیکار میکنی دستامو ول کن به چی نگاه میکنی عوضی
ادامه دارد....
بقیش اسماته تو کامنتا میزارم هرکی جنبه داره بخونه
- ۹.۱k
- ۱۰ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط