ویو جیا
ویو جیا
رفتم رو تخت نشستم ی کم ب اطراف که کامل بهم ریخته بود نگا کردم
زود تر از اونی کهوتوقعه داشتم تهیونگ از حموم خارج شد
بدون رو درواسی جلو من لباساشو تنش کرد
ب سمتم امد بخش حوله یی که سمت سینمو بودو با ی دستو بخش پایین تنه رو با دست دیگه سفطکردم
امد جلومو رو ی پاش نشست
ته: من که گفتم کاریت ندارم
هیچی نگفتم که رفت از اتاق بیرون
با ی دست لباس که برا خودم بود برگشت
انداختشون رو تخت
ته : بپوش
جیا: ...
ته: نکنه میخوای بگیجلو تو خجالت میکشم
برا تایید حرفش سرمو بالا مایین کردم
ته: مسخره بازیو ول کن بپوش
ته: اوکی میرمبیرون
تهیونگ از اتاق خارج شد
کهوشروع کردم ب پوشیدن لباسا
در اتاقو باز کردم که تهیونگ جلو در بود
از بقلش خواستم رد شم برم اتاقم که
ته: کجا
حرسم گرف
جیا: قبرستونن ..اتاقم دیگه
ته: کی گفته
جیا: منطورت چیه کی گفته
صدای باز شدن در امدد
کوک: تهیونگگ( بلتد که بفهمونه امده )
تهیونگ در اتاقش و محکم بستو رفتم پایین
ته: برگشتی
کوک: پ ن لابد روحمه اینجا
رفتم رو تخت نشستم ی کم ب اطراف که کامل بهم ریخته بود نگا کردم
زود تر از اونی کهوتوقعه داشتم تهیونگ از حموم خارج شد
بدون رو درواسی جلو من لباساشو تنش کرد
ب سمتم امد بخش حوله یی که سمت سینمو بودو با ی دستو بخش پایین تنه رو با دست دیگه سفطکردم
امد جلومو رو ی پاش نشست
ته: من که گفتم کاریت ندارم
هیچی نگفتم که رفت از اتاق بیرون
با ی دست لباس که برا خودم بود برگشت
انداختشون رو تخت
ته : بپوش
جیا: ...
ته: نکنه میخوای بگیجلو تو خجالت میکشم
برا تایید حرفش سرمو بالا مایین کردم
ته: مسخره بازیو ول کن بپوش
ته: اوکی میرمبیرون
تهیونگ از اتاق خارج شد
کهوشروع کردم ب پوشیدن لباسا
در اتاقو باز کردم که تهیونگ جلو در بود
از بقلش خواستم رد شم برم اتاقم که
ته: کجا
حرسم گرف
جیا: قبرستونن ..اتاقم دیگه
ته: کی گفته
جیا: منطورت چیه کی گفته
صدای باز شدن در امدد
کوک: تهیونگگ( بلتد که بفهمونه امده )
تهیونگ در اتاقش و محکم بستو رفتم پایین
ته: برگشتی
کوک: پ ن لابد روحمه اینجا
۱۵.۳k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.