همسر اجباری ۱۹۷
#همسر_اجباری #۱۹۷
وخیره شده بود به من. کم نیوردم و ادامه دادم. با بغض میخوندمو ادامه میدادم. اومد نزدیک و نزدیک تر.
واستادمو سرمو انداختم پایین.
چیه؟
آره مچمو گرفتی آره تو خیلی زرنگی.
انگشت اشاره مو اوردم باال و گفتم نیا نزدیک نیا. تو مال من نیستی.
آره .من عاشقم عاشق یه سنگ. مگه چیه مگه خودت عاشق نشدی ب دست حولش دادم و گفتم.برو برو عقب
من نمیخوام بازم بهت وابستع شم. با داد که از زوره گریه مث جیغ شده بود .برو شین و بغل کن این جای من نیست
من شین نیستم. میخوام بمیرم ولی بازم اونجا نیام برو تو ترحم نمیخوام بزار تو حال خودم باشم.
آری تو منو شکوندی. من و داشتی و پای اونو تو زندگیت باز کردی لعنتی تو کاری کردی با خودمم لج کردم.
آری نگام نکن چشاتو بنداز این چشارو توچشام میخ نکن دستاتو جلو من اینجوری رها نگیر. آریا نزارمن لبخند تو
ببینم.داد زدم آری تورو خدا )دستامو گذاشتم رو سرم د داد زدم (خاطره هاتو بردار و برو من قلبم دووم
نمیاره.خواست حرفی بزنه.انگشت اشاره م چپ و راست تکون دادم و گفتن. نه ...نه چیزی نگوو هیچی .اینا همه
اینجا میمونه بخدا دلم دیگه تاب نداره یه بار دیگه مخاطب تو باشم .خواست بیاد طرفم.یا قدم رفتم عقب آری
میخوای چکار کنی ها ...
نه ..نکن. میخوای بازم بشکنیم.ها ...آری من خاکستر شدم دیگه به بادم نده تا همین حد بسمه.
منو کشید تو بغلش.
محکم محکم. مشت میزدم تو سینه اش و سرمو چپو راست تکون میدادم.
آری نکن لعنتی .
-آنا ....بسه ...بسه غلط کردم ...ببخشید. دردت ب سرم بسه تورو خدا بسه اینطوری گریه نکنه آدیا میمیره قلبم .
من بد بودم غلط کردم... من احمقم آره آره من ...من لعنتیم .نفسم آروم باش...
آروم شدم مث بچه ها ک بی تاب آغوش پرمحبت عشقشون .مامانشون هستن و آروم میگیره
وخیره شده بود به من. کم نیوردم و ادامه دادم. با بغض میخوندمو ادامه میدادم. اومد نزدیک و نزدیک تر.
واستادمو سرمو انداختم پایین.
چیه؟
آره مچمو گرفتی آره تو خیلی زرنگی.
انگشت اشاره مو اوردم باال و گفتم نیا نزدیک نیا. تو مال من نیستی.
آره .من عاشقم عاشق یه سنگ. مگه چیه مگه خودت عاشق نشدی ب دست حولش دادم و گفتم.برو برو عقب
من نمیخوام بازم بهت وابستع شم. با داد که از زوره گریه مث جیغ شده بود .برو شین و بغل کن این جای من نیست
من شین نیستم. میخوام بمیرم ولی بازم اونجا نیام برو تو ترحم نمیخوام بزار تو حال خودم باشم.
آری تو منو شکوندی. من و داشتی و پای اونو تو زندگیت باز کردی لعنتی تو کاری کردی با خودمم لج کردم.
آری نگام نکن چشاتو بنداز این چشارو توچشام میخ نکن دستاتو جلو من اینجوری رها نگیر. آریا نزارمن لبخند تو
ببینم.داد زدم آری تورو خدا )دستامو گذاشتم رو سرم د داد زدم (خاطره هاتو بردار و برو من قلبم دووم
نمیاره.خواست حرفی بزنه.انگشت اشاره م چپ و راست تکون دادم و گفتن. نه ...نه چیزی نگوو هیچی .اینا همه
اینجا میمونه بخدا دلم دیگه تاب نداره یه بار دیگه مخاطب تو باشم .خواست بیاد طرفم.یا قدم رفتم عقب آری
میخوای چکار کنی ها ...
نه ..نکن. میخوای بازم بشکنیم.ها ...آری من خاکستر شدم دیگه به بادم نده تا همین حد بسمه.
منو کشید تو بغلش.
محکم محکم. مشت میزدم تو سینه اش و سرمو چپو راست تکون میدادم.
آری نکن لعنتی .
-آنا ....بسه ...بسه غلط کردم ...ببخشید. دردت ب سرم بسه تورو خدا بسه اینطوری گریه نکنه آدیا میمیره قلبم .
من بد بودم غلط کردم... من احمقم آره آره من ...من لعنتیم .نفسم آروم باش...
آروم شدم مث بچه ها ک بی تاب آغوش پرمحبت عشقشون .مامانشون هستن و آروم میگیره
۱۱.۳k
۲۲ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.