پارت یازدهم دوست دخترم باش

پارت یازدهم دوست دخترم باش😍

فلش بک تهیونگ

بعد از اینکه به دکتر زنگ زدم حدود ۱۰ دقیقه طول کشید تا دوباره گوشیم زنگ خورد و از دکتر خبری نشد.گوشیم رو برداشتم و دیدم دکتر داره زنگ میزنه.کآشی رو برداشتم.

#الوو دکتر چرا....

هنوز حرف تموم نشده بود که گفت

دکتر:سریع بیا از دوربینا دم در خونه رو نگاه کن

#چی....چیکار کنم؟

دکتر:همیم الان سریع برو دوربینای خونه رو نگاه کن ببین چخبره

#باشه الان

به اتاق مطالعه رفتم و کامپیوتر رو روشن کردم و دوربینای جلوی در رو آوردم و با دیدن صحنه ای که جلوی روم بود گوشی از دستم افتاد زمین

#وااای خدای من چخبره؟؟

دکتر:الووو الوووو تهیونگ

گوشی رو از روی زمین برداشتم گفتم

# دکتر چخبره؟ برای چی اینجوریه

دکتر: ب خبری رو که تو توییر پخش شده یه نگاهی بنداز

#با باشه

دکتر:در پشتی رو باز کن تا بتونم مخفیانه بیام تو و برام همه چی رو توضیح بده

#با با باشه

با زدن دکمه در پشتی در رو برای دکتر باز کردم.

و رفتم داخل توییر تا ببینم چه چیزی باعث این همهمه شده.وارد توییر شدم و با باز کردن صفحه فقط یک عکس روی صفحه گوشیم اومد که باعث شد تمام تنم بلرزه.

#چیییی این چیه؟

با شنیدن صدای در فهمیدم دکتر اومده.

دکتر: تهیونگ سریع توضیح بده این خبر چیه؟

#دکتر لطفا دنبالم بیاین

دکتر رو به سمت اتاقم فرستادم که با دیدن رزی از تعجب دهنش باز شد

#دکتر جان خبر توییر واقعیه اما باید بگیم دروغه.

تا اینو گفتم دیدم رزی رنگش مثل گچ سفید شده و استرس داره.

#چی..چی...چیشده حالت خوبه؟

یکدفعه دیدم رزی صفحه گوشیش آورد جلو و عکسی که من رزی رو کول کرده بودم و دم در خونه بغلش کرده بودم نشونم داد.

با دیدنش نگران شدم و روی تخت نشستم و دو طرف دست رزی رو گرفتم و گفتم

#ببین ما میگیم این شایعه غلطه و ما ازش هیچی نمیدونم و هیچ دختری درکار نبوده و منم هیچکس رو نیاوردم خونه اوکی

و سریع رزی رو بغل کردم.قشنگ متوجه شدم که رزی داره از شدت تعجب چشماش چهار تا شده ولی مجبور بودم .نمیتونیم واقعیت رو به دکتر بگم و مجبور به بازی کردن جلوی دکتر شدم

پایان پارت یازدهم

لایک و فالو یادتون نره😍
دیدگاه ها (۰)

😂😂😂😂😂😂

پارت دوازدهم دوست دخترم باش😍فلش بک رزییک دفعه تهیونگ روی تخت...

پارت دهم دوست دخترم باش😍_خب منکه نمیتونم لباساشو تنهایی در ب...

پارت نهم دوست دخترم باشمتوجه شدم که تهیونگ یه نگاهی بهم اندا...

#Our_life_again#ᏢᎪᎡͲ_⁵³دوست داشتم بگه میخواستم ببینمت.....شا...

game of love and hate(part 33)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط