Part7✨
Part7✨
ویو ا.ت
صبح بیدار شدم لعنتی عجب دردی دارمم انگار ی سُرب ریختن رو دلم با هزار بدبختی بلند شدم لباسامو عوض کردم و داخل چمدونام چیدمشون ساعت هنوز ۵ صب بود و اون عوضی خاب بود اشکام بی اختیار میریختن.. لعنتی من دخترونگیمو بخاطر ی عوضی هوس باز از دست دادم اشکانو پاک کردم و نیم ساعت منتظر موندم تا تاکسی بیاد تو این هوا تاکسی خیلی سخت گیر میاد سوار تاکسی شدم و از سئول رفتم هرچی میخاد بشه بشه .. دیگ بسه این همه کشیدم .. میخام برم برا خودم کسی بشم ولی اگ بابام و اون عوضی که مثلا شوهرمه بزارن..
ویو شوگا..
از خاب بیدار شدم دیدم ا.ت نیس و ملافه خونی بود ی لبخند رو لبم نقش بست که بالخره یکی سمتم اومده بود ک فقط من باکره گیشو ازش بگیرم .. عجیب بود ا.ت نیس شاید رفته پایین صبحونه بخورهه بدون هیچ نگرانی رفتم حموم اومدم کمد رو باز کردم ولی لباسای ا.ت نبود یعنی چی؟! ... ب گوشیش زنگ زدم انگار سیمکارتشو شکسته بود اصلا تو شبکه موجود نیست... نگرانی بهم دست داد.. زنگ زدم به همه خبر دادم که ا.ت نیست و فرار کرده.. مامانش هی میگف حتما با ی عوضی فرار کرده وقتی اون حرف رو زد خشمم ۲ برابر شد .. خداشاهده ا.ت فقط گیرت بیارم و ببینم با ی مردی هستی خودم همونجا چالتون میکنم .. همه جای سئول رو گشتیم نبود شاید رفته شهر دیگ فقط دعا میکردم خارج از کشور نرهه ..
ویو ا.ت
صبح بیدار شدم لعنتی عجب دردی دارمم انگار ی سُرب ریختن رو دلم با هزار بدبختی بلند شدم لباسامو عوض کردم و داخل چمدونام چیدمشون ساعت هنوز ۵ صب بود و اون عوضی خاب بود اشکام بی اختیار میریختن.. لعنتی من دخترونگیمو بخاطر ی عوضی هوس باز از دست دادم اشکانو پاک کردم و نیم ساعت منتظر موندم تا تاکسی بیاد تو این هوا تاکسی خیلی سخت گیر میاد سوار تاکسی شدم و از سئول رفتم هرچی میخاد بشه بشه .. دیگ بسه این همه کشیدم .. میخام برم برا خودم کسی بشم ولی اگ بابام و اون عوضی که مثلا شوهرمه بزارن..
ویو شوگا..
از خاب بیدار شدم دیدم ا.ت نیس و ملافه خونی بود ی لبخند رو لبم نقش بست که بالخره یکی سمتم اومده بود ک فقط من باکره گیشو ازش بگیرم .. عجیب بود ا.ت نیس شاید رفته پایین صبحونه بخورهه بدون هیچ نگرانی رفتم حموم اومدم کمد رو باز کردم ولی لباسای ا.ت نبود یعنی چی؟! ... ب گوشیش زنگ زدم انگار سیمکارتشو شکسته بود اصلا تو شبکه موجود نیست... نگرانی بهم دست داد.. زنگ زدم به همه خبر دادم که ا.ت نیست و فرار کرده.. مامانش هی میگف حتما با ی عوضی فرار کرده وقتی اون حرف رو زد خشمم ۲ برابر شد .. خداشاهده ا.ت فقط گیرت بیارم و ببینم با ی مردی هستی خودم همونجا چالتون میکنم .. همه جای سئول رو گشتیم نبود شاید رفته شهر دیگ فقط دعا میکردم خارج از کشور نرهه ..
۱۲.۹k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.