تولد یک شیطان

پارت 16




رفتم و نشستم تا بازی کنیم و خوببب مثل اینکه آجیما جریان پر.یودیم را به کوک گفته بود....
بعد یه دست بازی تلفن کوک زنگ خورد و پا شد که به تلفنش جواب بده و منم همونجوری منتظر موندم تا بیاد و فکر می‌کردم که میاد اما نیومد در واقع وقتی زنگ زدن یه کار مهم بود که باید بره انجامش بده پس رفت

منم گفتم برای استراحت برم و بخوابم رفتم تو اتاقم و روی تخت دراز کشیدم و گوشیمو درآوردم تا ببینم چه خبره که دیدم یه پیام از یه شخص ناشناس دارم و خوب خیلی عجیب بود پیام چون آخرش یه استیکر خنده بود بعد پیامو باز کردم و دیدم که آره پیام مارسله
«هی بچه وقتی دیدم که با اون مرده رفتی یه حس عجیبی داشتم انگار که فرکانس منفی داد بهم اگه آشناست هیچ ولی اگه آشنا نیست سعی کن باهاش نکردی😂😂»
از این پیامش تعجب کردم آخه چرا باید جونگ کوک خطرناک باشه
جونگ کوک کسیه که منو بزرگ کرده نمی‌تونست خطرناک باشه البته اون یه خون آشامه و قطعاً خطرناکه ولی فکر نکنم منظور مارسل این باشه چون اون یه انسان از کجا باید بفهمه که خون آشامه
ولی خوب بهش جواب دادم و این چیزی بود که نوشتم
«علیک سلام مارسل حالت چطوره ؟چه خبر ؟من منظورتو متوجه نشدم یعنی چی؟»
دقیقاً ۶ ثانیه بعد پیاممو سین زد و حدود چند ثانیه بعد جواب پیامم اومد
«هیچی گفتم که بهم فرکانس منفی داد حس خوبی نداشتم بهش گفتم که یکم مراقب خودت باشی»
همچنان برام عجیب بود آخه چرا باید جونگ کوک بهش فرکانس منفی بده یا یه حس بدی رو منتقل کنه در حالی که اونا اصلاً با هم حرف نزدن و خوب بازم به هر حال فکر کردم نگرانمه و این جواب بهش دادم
«ممنون مارسل حتماً حواسمو جمع می‌کنم و مراقب خودمم مرسی به خاطر نگرانیت»
فکر کنم اون توی پیویم بود چون دقیقاً زمانی که پیامو فرستادم سین زد و توی جوابش گفت خواهش می‌کنم کار خاصی نکردم من دوست دارم به دوستام کمک کنم
یکم حس صمیمیت کردم باهاش ولی بازم پرسیدم که مگه من دوستتم؟
اونم مثل قبل توی صدم ثانیه پیاممو سین کرد و جواب داد معلومه که هستی با اینکه دوست جدیدی هستی ولی بازم به نظر من می‌تونیم با هم دوست صمیمی باشیم
نمی‌دونم چرا از این پیامش خوشحال شدم به خاطر همین نوشتم واقعا میگی (جدی می‌فرمایید؟)
و اونم با یه استیکر خشم نوشت که مگه من باهات شوخی دارم
منم استیکر خنده فرستادم و گفتم خوب نه ببخشید ولی ممنون بابت حرفت و اینکه حالا اینا رو ولش شماره منو از کجا پیدا کردی؟



ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۰)

تولد یک شیطان

تولد یک شیطان

تولد یک شیطان

دوزتان عزیز پیج موچ به روبیکا پیوست

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۵جیمین گفت:آره دقیقا باید همین کار رو انجام بدی...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗عشق مافیا ویو یونادستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط