18 Part
18 Part
از زبان کوک:
آروم بدن لختش رو بلند کردم. همونطور که سرش روی بازوم بود، بردمش حموم و بدنش رو شستم. ناخودآگاه اشکام جاری میشدن.
چرا داشتم اینجوری میشدم. تغییر میکردم. قلب یخیم داشت آب میشد. اونم برای یه دختر؟
دوباره توی بغلم گرفتمش. اینکه اینجوری میتونم نزدیکش باشم برام حس جدیدی ایجاد میکنه. باعث میشه قلبم تند تر بزنه.
قلب؟ قلب چیه اصلا؟ کارش پمپاژ کردن خونه؟ فقط؟ و من حالا دارم با کار دیگش آشنا میشم. لباسی رو از کشو دراوردم و تنش کردم.
الان دیگه میومدن. میومدن تا ا/ت رو ببرن. میخواستم بوسه ای به گونش بزنم ولی صبر کن نباید اینجوری بشه. نباید عاشقش بشم. باید جلوی احساساتم رو بگیرم. درست مثل قبل. تبدیل بشم به یه تیکه سنگ بی احساس.
اینه که داره مطمینم میکنه که از خودم دورش کنم.
...
لایک
♥️
از زبان کوک:
آروم بدن لختش رو بلند کردم. همونطور که سرش روی بازوم بود، بردمش حموم و بدنش رو شستم. ناخودآگاه اشکام جاری میشدن.
چرا داشتم اینجوری میشدم. تغییر میکردم. قلب یخیم داشت آب میشد. اونم برای یه دختر؟
دوباره توی بغلم گرفتمش. اینکه اینجوری میتونم نزدیکش باشم برام حس جدیدی ایجاد میکنه. باعث میشه قلبم تند تر بزنه.
قلب؟ قلب چیه اصلا؟ کارش پمپاژ کردن خونه؟ فقط؟ و من حالا دارم با کار دیگش آشنا میشم. لباسی رو از کشو دراوردم و تنش کردم.
الان دیگه میومدن. میومدن تا ا/ت رو ببرن. میخواستم بوسه ای به گونش بزنم ولی صبر کن نباید اینجوری بشه. نباید عاشقش بشم. باید جلوی احساساتم رو بگیرم. درست مثل قبل. تبدیل بشم به یه تیکه سنگ بی احساس.
اینه که داره مطمینم میکنه که از خودم دورش کنم.
...
لایک
♥️
۱۲.۷k
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.