ℙ𝕒𝕣𝕥 𝟛
ℙ𝕒𝕣𝕥 𝟛
+هان بعد من دوست دختر پیدا نکرد؟
÷اون فک میکنه همه دخترا مث تو میخوان بهش خیانت کنن!
+نونا تورو خدا آنقدر بهم نگو خیانت کار!
من خیانت نکردم!
÷پس چی کار کردی؟ هرزه گری!؟
+هقق، حق میدم ک بهم بگی هرزه!
÷گریه نکووو هنوز بزرگ نشدی؟
+نع تازه کوچیک ترم شدم! از وقتی رهام کردین دیگ بزرگتر نشدم!
÷بعد تو بودی ک میگفتی میتونی شوهر داری کنی؟! هعییی چقدر بهت گفتم نمیتونی!
+آره من نمیتونستم! الانم نمیتونم!
من پشیمونم!
÷ اون زمان ک مارو قال گذاشتی و رفتی با ته! میدونستم ک قراره یه روز این حرفو ازت بشنوم! اما خیلی زودتر از آنچه فکر میکردم اتفاق افتاد!
+کمکم کن!
÷من هیچ کاری نمیتونم بکنم!(بلند میشه ک بره)
+(دستشو میگیره)نونااا تورو خدا بمون!
÷انتظار داری چیکار کنم؟
+نونا بشین! هققق بزا فک کنم یکی پشتم هس!
÷مگ شوهر نداری؟
+نوناا هقق من دیگ نمیخوام باهاش باشم! پس به نظرت الان چرا اینجام؟
÷(برگشت و نشست)رفیقم آخه چرا به حرفم گوش ندادی؟
حالا بگو ببینم چرا دیگ دوسش نداری؟
+هقق...درست ۲۰روز..هقق...درست ۲۰روز بعد عروسی فهمیدم چه آدم هولیه!..
÷فکرشو میکردم!
+نونااا
÷ادامه بده
+چی بگم...هققق...وقتی میدونی ک چیکارا گرده!
÷ازش فیلم یا عکسی داری؟
+نع آخه اون زمان آنقدر حالم خوب نبود نفهمیدم چیکار کنم!
÷ببینم اون ک نمیدونه تو از رابطه هاش خبر داری؟
+نع! اما میخوام بهش بگم! دیگ نمیخوام پیشش بمونم! و اینکه اگ تنهایی بهش بگم فقط یه تنبیه میوفتم! برا همین اومدم پیشت تا تو یا فلیکس باهام بیاین!
÷ هه...با اون کاری ک تو سر هان آوردی فلیکس خیلی ازت دلخوره! و فکر نکنم حتی دلش بخواد ببینتت!
+هققق. میشه بزاری ببینمش!
÷هرکی ندونه من میدونم ک فلیکس حکم برادرو برات داشته و چقدر بهت کمک کرده! توی اون بار ها وقتی...
+گریه
÷اگ گریه کنی نمیبرمت پیش فلیکسااا!
+باش! (بقلش کردم) مرسی ک برگشتی!
÷من برنگشتم!من پیشت بودم! اینو بدون تو بدترین شرایط رفیقت پیشته!
+هقق دوست دارم!
+هان بعد من دوست دختر پیدا نکرد؟
÷اون فک میکنه همه دخترا مث تو میخوان بهش خیانت کنن!
+نونا تورو خدا آنقدر بهم نگو خیانت کار!
من خیانت نکردم!
÷پس چی کار کردی؟ هرزه گری!؟
+هقق، حق میدم ک بهم بگی هرزه!
÷گریه نکووو هنوز بزرگ نشدی؟
+نع تازه کوچیک ترم شدم! از وقتی رهام کردین دیگ بزرگتر نشدم!
÷بعد تو بودی ک میگفتی میتونی شوهر داری کنی؟! هعییی چقدر بهت گفتم نمیتونی!
+آره من نمیتونستم! الانم نمیتونم!
من پشیمونم!
÷ اون زمان ک مارو قال گذاشتی و رفتی با ته! میدونستم ک قراره یه روز این حرفو ازت بشنوم! اما خیلی زودتر از آنچه فکر میکردم اتفاق افتاد!
+کمکم کن!
÷من هیچ کاری نمیتونم بکنم!(بلند میشه ک بره)
+(دستشو میگیره)نونااا تورو خدا بمون!
÷انتظار داری چیکار کنم؟
+نونا بشین! هققق بزا فک کنم یکی پشتم هس!
÷مگ شوهر نداری؟
+نوناا هقق من دیگ نمیخوام باهاش باشم! پس به نظرت الان چرا اینجام؟
÷(برگشت و نشست)رفیقم آخه چرا به حرفم گوش ندادی؟
حالا بگو ببینم چرا دیگ دوسش نداری؟
+هقق...درست ۲۰روز..هقق...درست ۲۰روز بعد عروسی فهمیدم چه آدم هولیه!..
÷فکرشو میکردم!
+نونااا
÷ادامه بده
+چی بگم...هققق...وقتی میدونی ک چیکارا گرده!
÷ازش فیلم یا عکسی داری؟
+نع آخه اون زمان آنقدر حالم خوب نبود نفهمیدم چیکار کنم!
÷ببینم اون ک نمیدونه تو از رابطه هاش خبر داری؟
+نع! اما میخوام بهش بگم! دیگ نمیخوام پیشش بمونم! و اینکه اگ تنهایی بهش بگم فقط یه تنبیه میوفتم! برا همین اومدم پیشت تا تو یا فلیکس باهام بیاین!
÷ هه...با اون کاری ک تو سر هان آوردی فلیکس خیلی ازت دلخوره! و فکر نکنم حتی دلش بخواد ببینتت!
+هققق. میشه بزاری ببینمش!
÷هرکی ندونه من میدونم ک فلیکس حکم برادرو برات داشته و چقدر بهت کمک کرده! توی اون بار ها وقتی...
+گریه
÷اگ گریه کنی نمیبرمت پیش فلیکسااا!
+باش! (بقلش کردم) مرسی ک برگشتی!
÷من برنگشتم!من پیشت بودم! اینو بدون تو بدترین شرایط رفیقت پیشته!
+هقق دوست دارم!
۱۷.۴k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.