ℙ𝕒𝕣𝕥 ⁵
ℙ𝕒𝕣𝕥 ⁵
و رفتیم پیش فلیکس!(خونه نونا و فلیکس)
رفتیم داخل!
÷ برو بالا تو اتاقه!
+امم تو نمیای؟
÷منم پشت سرت میام!
+بش
رفتم بالا! دلم میلرزه!
تق تق!
علامت فلیکس*
*نونا تو دیگ چرا در میزنی؟
+آخه نونا نیس!
*(شکه شدم!این صدای ا/ت بود؟ درست شنیدم؟)برگشتم و بهش خیره شدم
+(هرچی فوش بده حقمه!)سلام(سرمو انداختم پایین)
*هه (پوزخند) (برگشت و پشتشو گرد به ا/ت)
+میدونم ازم دلخورین! هرچی بگین حقمه! من خیلی عوضیم!من بیشعورم! من هرزم!من...
÷نونا اینا چیه میگی دیگ!(باداد)
+چیزایی ک شما باید بهم بگین! چیزایی ک حقمه!
*نع اصلا همچین چیزی نیس!
+ پس چرا هیچی نمیگین؟
*میخوای الان باهات حرف بزنم؟
+سرمو انداختم پایین
*بعد تو رفیقم! برادرم! دیگ خواب نداره! هرروز گریه میکنه! دیگه حتی باهام حرفم نمیزنه! فقط به تو فکر میکنه! دیگ حواسش به خودش نیس! دیگ غذا نمیخوره! اصلا هیچ جا نمیره! با هیچکی حرف نمیزنه! اصلا تو میدونستی من اونو 2بار از خودکشی پس کشیدم؟!
+(با اون حرف آخرش کل قلبم تیکه پاره شد!)
چییییی؟
÷حالا انتظار داری باهات مثل قبل باشم؟
+هققق....من چیکار کردم؟ من....هقق...باور کنین...هق..باور کنین...من نمیدونستم!
*چیو نمیدونستی؟ هاا؟
+من ....هققق...نمیدونستم اون منو دوست داره!
*هه...باشه قبول! اما حالا ک فهمیدی پاشو برو بزا رفیقم فراموشت کنه!
+هققق
÷فلیکس آروم باش! اون اومده تا جیز دیگه ای رو بگه!
*چی؟
÷بگو خودت!
+من پشیمونم!
*(اومد کنارم نشست) هعیی! من مطمعن بودم ک پشیمون میشی! چقدر بهت تذکر دادم؟
+منو ببخشین! من اشتباه کردم! درست فکر نکردم!هققق
*ولی ما الان کاری نمیتونیم بکنیم!
+من اومدم تا بهتون بگم باهام بیاین!
*؟؟؟
+ امشب ته میاد! میخوام راجب چیزایی ک ازش دیدم باهاش حرف بزنم! میخوام باهاش کات کنم!
* ما اینجا چ کاره ایم؟
+اگه تنهایی بگم اصلا به حرفم گوش نمیده! چند بار دیگه هم بهش گفتم ک بیا کات کنیم اما چیزی جز عصبانیت و تنبیه نداشته!
اگ با شما برم اونوقت میتونم جلوش وایسم!
* نونا بهت گفته بودم اون به خاطر روحیه و برن ضعیفش صدمه میبینه!
باشه ما میایم!
+(بغلشون کردم)خیلی دوستون دارم!هققق
نکته: فلیکس از ا/ ت خیلی خوب مواظبت میکرده و میکنه! و برای همین حکم خواهر برادرو دارن!
(عمارت ته)
خدمتکار: سلام خانم!
+سلام! بفرمایین داخل(اشاره به نونا و فلیکس)
خدمتکار: خانم ایشون کین؟
+دوستای آقا! امشب دعوتن اینجا!
خدمتکار: بفرمایین!
+فقط برو و به آقا چیزی راجب دوستاش نگو چون قراره سورپرایزش کنم!
خدمتکار:....ولی
+ هیش
(رفتیم بالا توی اتاق مشترکم با ته)
همین ک درو باز کردم و رفتم داخل!
+(شکه شدم)چیییی؟
تهیونگ رو تخت گوشی به دست نشسته بود
_سلام بیبی!(عصبی) مگ بهت نگفته بودم بدون هماهنگی من حق نداری جایی بری؟
کجا بودی تا اینوقت؟
÷پیش ما!(باداد)
و رفتیم پیش فلیکس!(خونه نونا و فلیکس)
رفتیم داخل!
÷ برو بالا تو اتاقه!
+امم تو نمیای؟
÷منم پشت سرت میام!
+بش
رفتم بالا! دلم میلرزه!
تق تق!
علامت فلیکس*
*نونا تو دیگ چرا در میزنی؟
+آخه نونا نیس!
*(شکه شدم!این صدای ا/ت بود؟ درست شنیدم؟)برگشتم و بهش خیره شدم
+(هرچی فوش بده حقمه!)سلام(سرمو انداختم پایین)
*هه (پوزخند) (برگشت و پشتشو گرد به ا/ت)
+میدونم ازم دلخورین! هرچی بگین حقمه! من خیلی عوضیم!من بیشعورم! من هرزم!من...
÷نونا اینا چیه میگی دیگ!(باداد)
+چیزایی ک شما باید بهم بگین! چیزایی ک حقمه!
*نع اصلا همچین چیزی نیس!
+ پس چرا هیچی نمیگین؟
*میخوای الان باهات حرف بزنم؟
+سرمو انداختم پایین
*بعد تو رفیقم! برادرم! دیگ خواب نداره! هرروز گریه میکنه! دیگه حتی باهام حرفم نمیزنه! فقط به تو فکر میکنه! دیگ حواسش به خودش نیس! دیگ غذا نمیخوره! اصلا هیچ جا نمیره! با هیچکی حرف نمیزنه! اصلا تو میدونستی من اونو 2بار از خودکشی پس کشیدم؟!
+(با اون حرف آخرش کل قلبم تیکه پاره شد!)
چییییی؟
÷حالا انتظار داری باهات مثل قبل باشم؟
+هققق....من چیکار کردم؟ من....هقق...باور کنین...هق..باور کنین...من نمیدونستم!
*چیو نمیدونستی؟ هاا؟
+من ....هققق...نمیدونستم اون منو دوست داره!
*هه...باشه قبول! اما حالا ک فهمیدی پاشو برو بزا رفیقم فراموشت کنه!
+هققق
÷فلیکس آروم باش! اون اومده تا جیز دیگه ای رو بگه!
*چی؟
÷بگو خودت!
+من پشیمونم!
*(اومد کنارم نشست) هعیی! من مطمعن بودم ک پشیمون میشی! چقدر بهت تذکر دادم؟
+منو ببخشین! من اشتباه کردم! درست فکر نکردم!هققق
*ولی ما الان کاری نمیتونیم بکنیم!
+من اومدم تا بهتون بگم باهام بیاین!
*؟؟؟
+ امشب ته میاد! میخوام راجب چیزایی ک ازش دیدم باهاش حرف بزنم! میخوام باهاش کات کنم!
* ما اینجا چ کاره ایم؟
+اگه تنهایی بگم اصلا به حرفم گوش نمیده! چند بار دیگه هم بهش گفتم ک بیا کات کنیم اما چیزی جز عصبانیت و تنبیه نداشته!
اگ با شما برم اونوقت میتونم جلوش وایسم!
* نونا بهت گفته بودم اون به خاطر روحیه و برن ضعیفش صدمه میبینه!
باشه ما میایم!
+(بغلشون کردم)خیلی دوستون دارم!هققق
نکته: فلیکس از ا/ ت خیلی خوب مواظبت میکرده و میکنه! و برای همین حکم خواهر برادرو دارن!
(عمارت ته)
خدمتکار: سلام خانم!
+سلام! بفرمایین داخل(اشاره به نونا و فلیکس)
خدمتکار: خانم ایشون کین؟
+دوستای آقا! امشب دعوتن اینجا!
خدمتکار: بفرمایین!
+فقط برو و به آقا چیزی راجب دوستاش نگو چون قراره سورپرایزش کنم!
خدمتکار:....ولی
+ هیش
(رفتیم بالا توی اتاق مشترکم با ته)
همین ک درو باز کردم و رفتم داخل!
+(شکه شدم)چیییی؟
تهیونگ رو تخت گوشی به دست نشسته بود
_سلام بیبی!(عصبی) مگ بهت نگفته بودم بدون هماهنگی من حق نداری جایی بری؟
کجا بودی تا اینوقت؟
÷پیش ما!(باداد)
۱۰.۸k
۲۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.