خان که نه خانه شدم تا تو ستونم باشی
خان که نه! خانه شدم تا تو ستونم باشی
بید بودم که خودت رمزِ جنونم باشی
خواستم رو به عقب برگردد زندگی ام
تا خودت کودک احساسِ درونم باشی
چارده مُهره ی شطرنج همه مات شدند!
چون دلم خواست «تو» سردارِ قشونم باشی!
در به در کرد دلم را دو دره بازیِ تو!
«در» شدم تا که تو در نقشِ«کلون»م باشی
حیف شد؛پنبه ی احساسِ مرا نیز زدی!
تا خودت باعث نحسیِ شگونم باشی
تشنه ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی
همه ی عمر فقط تشنه به خونم باشی!
میروم تا که خودم را بکُشم از دستت
بلکه یک عمر بدهکار دیونم باشی!!!
بید بودم که خودت رمزِ جنونم باشی
خواستم رو به عقب برگردد زندگی ام
تا خودت کودک احساسِ درونم باشی
چارده مُهره ی شطرنج همه مات شدند!
چون دلم خواست «تو» سردارِ قشونم باشی!
در به در کرد دلم را دو دره بازیِ تو!
«در» شدم تا که تو در نقشِ«کلون»م باشی
حیف شد؛پنبه ی احساسِ مرا نیز زدی!
تا خودت باعث نحسیِ شگونم باشی
تشنه ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی
همه ی عمر فقط تشنه به خونم باشی!
میروم تا که خودم را بکُشم از دستت
بلکه یک عمر بدهکار دیونم باشی!!!
- ۶۵۷
- ۱۳ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط