ا. ت: چی چی تو چرا آخه
ا. ت: چی چی تو چرا آخه
جونگ کوک: مامانت مامانمو کشت بعد از اون عشق الکی که بهت داشتم پس تو چرا نمیری....
(بوممممم) صدای تیر تفنگ
جونگ کوک: چی ا. ت بلند شو ا. ت ترو خدا بلند شووو
ا. تتتتتتتتتدت.
ا. ت: من همیشه دوستت داشتم دارم خداحافظ امید زندگیم (با صدای لرزون)
جونگ کوک: ای عوضی
جونگ کوک تا هرچقد تونست اون رو زد ولی اون مرد قیافش اشنا بود فهمید پدر اصلی ا. ت هست
پ. ا. ل) اون یه هیولا بود مثل مادرش باید میمورد
ویو جونگکوک
من میخواستم به ا. ت امروز اعتراف کنم و اون داستلنا من مژدونم قاتل مادرم مادر ا. ت هست اما به ا. ت ربطی نداره
پایان ویو
جونگ کوک همونطور با گریع به جسم یخ زده ا. ت نگاهمیکرد
ویور راوی
پسرکی که عاشق پرنسسی شده بود که مادرش تلسمش کرده ولی اگرم اونا باهم قرار میزاشتن جادو رو یک نفر اثر میکرد و ا. ت خودشو انتخاب کرد
فلش بک به هفته قبل
مامان ا. ت یهو وارد میشه
ا. ت: تو اینجا چیکار میکنی (همه حرفاش با ترسع)
م. ا) از دیدن مامان خوشحال نیستی
ا. ت: گمشو
م. ا) تو مثل منی همه تردد کردن بفهم یکیتون باید تو اون رابطه بمیره
ا. ت) منمثل تونیستم لعنت بهتتتت
م.ا) میخوای پسره بمیره یا تو
ا. ت) من من رو بکش لطفا اون نمیخوام اسیب ببینه
م. ا) اوکی حتما(باخنده شیطانی)
پایان فلش بک
و فلش بک به مراسم ا. ت
جونگ کوک) بیدارشو ا.ت تو هیچوقت از زیاد خوابیدن خوشت نمیومد بیدارشو فرشته من
من طاقت این رو ندارم
___________________________
و پایاننن خیلی پایانش غمگین بود اما
خدایی قشنگ ننوشتم خالا بگزریم منتظر فیک
اشتباه من باشید اوااا اسمش رو لو دادم زیاد مهم نیست ول پس تا فیک بعددد باییییی🥹🫣😐
جونگ کوک: مامانت مامانمو کشت بعد از اون عشق الکی که بهت داشتم پس تو چرا نمیری....
(بوممممم) صدای تیر تفنگ
جونگ کوک: چی ا. ت بلند شو ا. ت ترو خدا بلند شووو
ا. تتتتتتتتتدت.
ا. ت: من همیشه دوستت داشتم دارم خداحافظ امید زندگیم (با صدای لرزون)
جونگ کوک: ای عوضی
جونگ کوک تا هرچقد تونست اون رو زد ولی اون مرد قیافش اشنا بود فهمید پدر اصلی ا. ت هست
پ. ا. ل) اون یه هیولا بود مثل مادرش باید میمورد
ویو جونگکوک
من میخواستم به ا. ت امروز اعتراف کنم و اون داستلنا من مژدونم قاتل مادرم مادر ا. ت هست اما به ا. ت ربطی نداره
پایان ویو
جونگ کوک همونطور با گریع به جسم یخ زده ا. ت نگاهمیکرد
ویور راوی
پسرکی که عاشق پرنسسی شده بود که مادرش تلسمش کرده ولی اگرم اونا باهم قرار میزاشتن جادو رو یک نفر اثر میکرد و ا. ت خودشو انتخاب کرد
فلش بک به هفته قبل
مامان ا. ت یهو وارد میشه
ا. ت: تو اینجا چیکار میکنی (همه حرفاش با ترسع)
م. ا) از دیدن مامان خوشحال نیستی
ا. ت: گمشو
م. ا) تو مثل منی همه تردد کردن بفهم یکیتون باید تو اون رابطه بمیره
ا. ت) منمثل تونیستم لعنت بهتتتت
م.ا) میخوای پسره بمیره یا تو
ا. ت) من من رو بکش لطفا اون نمیخوام اسیب ببینه
م. ا) اوکی حتما(باخنده شیطانی)
پایان فلش بک
و فلش بک به مراسم ا. ت
جونگ کوک) بیدارشو ا.ت تو هیچوقت از زیاد خوابیدن خوشت نمیومد بیدارشو فرشته من
من طاقت این رو ندارم
___________________________
و پایاننن خیلی پایانش غمگین بود اما
خدایی قشنگ ننوشتم خالا بگزریم منتظر فیک
اشتباه من باشید اوااا اسمش رو لو دادم زیاد مهم نیست ول پس تا فیک بعددد باییییی🥹🫣😐
۱۱.۲k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.