داستان ،کوتاه ،وخواندنی ،و آموزنده برای ،گروههای ،مذهبی ،
داستان ،کوتاه ،وخواندنی ،و آموزنده برای ،گروههای ،مذهبی ،کانال ،تلگرام ،تصاویر مذهبی ،عکس نوشته، برای ،اینستا گرام ، لاین ، واتس ،آپ فیسبوک، توییتر ،شبکه اجتماعی ، جامعه مجازی ،جدید ،برای گوگل پلاس ، برای ،انجمن، مجموعه و...
#تلگرام_خدا
https://t.me/jhmvd
#داستان_شب25
داستان تصمیم قاطع مدیریتی، کوتاه، خواندنی و آموزنده
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.
#داستان_تصمیم_قاطع
جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟
جوان با تعجب جواب داد: ماهی 2000 دلار
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف خود 6000 دلار در آورد و به جوان داد و گفت : این حقوق سه ماه تو ، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود …
تو اخراجی ما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.
جوان با خوشحالی از جا جهید و از آنجا دور شد.
مدیر از کارمند دیگری که نزدیکش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟
کارمند با تعجب از رفتار مدیر جواب داد: او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.
#تلگرام_خدا
https://t.me/jhmvd
#داستان_شب25
داستان تصمیم قاطع مدیریتی، کوتاه، خواندنی و آموزنده
روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش میرفت چشمش به جوانی افتاد که در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.
#داستان_تصمیم_قاطع
جلو رفت و از او پرسید: شما ماهانه چقدر حقوق دریافت میکنی؟
جوان با تعجب جواب داد: ماهی 2000 دلار
مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف خود 6000 دلار در آورد و به جوان داد و گفت : این حقوق سه ماه تو ، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود …
تو اخراجی ما به کارمندان خود حقوق میدهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.
جوان با خوشحالی از جا جهید و از آنجا دور شد.
مدیر از کارمند دیگری که نزدیکش بود پرسید: آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟
کارمند با تعجب از رفتار مدیر جواب داد: او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.
۶۶۲
۰۷ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.