مرحله ی پنجم اعزاداری پارت4
مرحله ی پنجم اعزاداری پارت4
رفتم پیششون
بعد از احوال پرسی
ـ چه خبرااا؟
سوجین ـ من که درگیر شرکت و اینا
دونگ او ـ منو جیوو هم درگیر انتقام هامونیم
ـ که اینطور، یونگ رو تو چطور؟
یونگ رو ـ راستش دوست پسرم جاسوس در اومد
هممون به جز یونگ رو ـ چییی؟
یونگ رو ـ اما جونشو بخاطر من از دس داد
ـ متاسفم
یونگ رو ـ نه مشکلی نیس، فعلا بیاین غذامونو سفارش بدیم
گارسون ـ چی میل دارین؟
یونگ رو ـ من یه پاستا با موهیتو
جیوو ـ منم یه پاستا با موهیتو
یونگ او ـ من یه استیک گوشت، با تکیلا
سوجین ـ منم استیک گوشت، نوشیدنیش با شما
گارسون ـ چشم و شما چطور؟
ـ من راتاتوئ با کوکاکولا
گارسون ـ حتما
ویو یونجون
ـ ادرس مهمونی کجاس؟
یونجو ـ اینا این ادرسشه
یونجون ـ راه دوری نیس خوبه
ـ که اینطور
ویو یونجو
نمیدونم چرا قلبم تند تند میزنه
یونجون ـ نیک هم هس؟(دوس پسرش)
ـ اره
بعد از چند دقیقه رسیدیم مهمونی، مث اینکه مهمونی داخل خونه بود
میخواستم پیاده شم که..
یونجون ـ صب کن
از ماشین پیاده شد درو باز کرد برام کتشو در اورد گرفت پایین پام
یونجون ـ حالا میتونی پیاده شی
از ماشین اومدم پایین
ـ لازم این کارا نیس
یونجون ـ از همین حالا بهت میگم، حق خوردن سوجو تکیلا موهیتو ویسکی ابجو نداری فقط میتونی نوشابه بخوری، هر غذای هم که خواسی بخوری اول من میام اون غذا رو میخورم اگه سمی نبود میتونی بخوری، اوکی؟
ـ باشههه ولی اینارو از خودت گفتی یا اونی بهت گفته؟
یونجون ـ چه من بگم چه ات، تو برای ات ارزش خیلی خاصی رو داری برا همین گفته که مث چی مراقبت باشم
ـ باشه، من رفتم
یونجون ـ صب کن
ـ چشم مس نمیکنم و هرموقع خواست غذا بخورم به تو میگم بعد میخورم
یونجون ـ خواسی بری دستشویی بهم بگو
ـ بابا کامانن
یونجون ـ همینی که هس حالا بیا بریم
ویو یونجون
در ویلا رو برا یونجو باز کردم که همه ی نگاها افتاد بهش
یونجو ـ شت همشون دارن بهم نگا میکنن
نیک ـ یونجو...
یونجو ـ سلام عشقم
نیک یونجو رو بغل کرد که دیدم داره دستشو میکشه به پای یونجو
دلم میخواس خفتش کنم
از بغل هم اومدن بیرون
نیک ـ این اقا کیه؟
یونجو ـ عاا خب..
نذاشتم ادامه بده
ـ سلام من جانگ یونجون هستم بادیگارد یونجو
نیک ـ که اینطور
ـ باید یچیزی بگ..
یونجو ـ قرار نیس که دهنمو این هشدارت سرویس کنی که؟
نیک ـ بیا بریم پیش بچه ها
ـ فقط نوشابه *اروم *
یونجو ـ باشه *اروم*
یونجو رف پیش دوستاش
ویو یونجو
جی یونگ ـ دختر اون مرده کیه که باهات اومده؟
ـ بادیگاردمه
دخترا ـ اوههههه
میسو ـ دوست دختر داره؟
ـ راستش نه
هوما ـ میشه منو باهاش اشنا کنی؟
میسو ـ اول من گفتم پس مال منه
ـ فک نکنم بخواد با کسی باشه
رفتم پیششون
بعد از احوال پرسی
ـ چه خبرااا؟
سوجین ـ من که درگیر شرکت و اینا
دونگ او ـ منو جیوو هم درگیر انتقام هامونیم
ـ که اینطور، یونگ رو تو چطور؟
یونگ رو ـ راستش دوست پسرم جاسوس در اومد
هممون به جز یونگ رو ـ چییی؟
یونگ رو ـ اما جونشو بخاطر من از دس داد
ـ متاسفم
یونگ رو ـ نه مشکلی نیس، فعلا بیاین غذامونو سفارش بدیم
گارسون ـ چی میل دارین؟
یونگ رو ـ من یه پاستا با موهیتو
جیوو ـ منم یه پاستا با موهیتو
یونگ او ـ من یه استیک گوشت، با تکیلا
سوجین ـ منم استیک گوشت، نوشیدنیش با شما
گارسون ـ چشم و شما چطور؟
ـ من راتاتوئ با کوکاکولا
گارسون ـ حتما
ویو یونجون
ـ ادرس مهمونی کجاس؟
یونجو ـ اینا این ادرسشه
یونجون ـ راه دوری نیس خوبه
ـ که اینطور
ویو یونجو
نمیدونم چرا قلبم تند تند میزنه
یونجون ـ نیک هم هس؟(دوس پسرش)
ـ اره
بعد از چند دقیقه رسیدیم مهمونی، مث اینکه مهمونی داخل خونه بود
میخواستم پیاده شم که..
یونجون ـ صب کن
از ماشین پیاده شد درو باز کرد برام کتشو در اورد گرفت پایین پام
یونجون ـ حالا میتونی پیاده شی
از ماشین اومدم پایین
ـ لازم این کارا نیس
یونجون ـ از همین حالا بهت میگم، حق خوردن سوجو تکیلا موهیتو ویسکی ابجو نداری فقط میتونی نوشابه بخوری، هر غذای هم که خواسی بخوری اول من میام اون غذا رو میخورم اگه سمی نبود میتونی بخوری، اوکی؟
ـ باشههه ولی اینارو از خودت گفتی یا اونی بهت گفته؟
یونجون ـ چه من بگم چه ات، تو برای ات ارزش خیلی خاصی رو داری برا همین گفته که مث چی مراقبت باشم
ـ باشه، من رفتم
یونجون ـ صب کن
ـ چشم مس نمیکنم و هرموقع خواست غذا بخورم به تو میگم بعد میخورم
یونجون ـ خواسی بری دستشویی بهم بگو
ـ بابا کامانن
یونجون ـ همینی که هس حالا بیا بریم
ویو یونجون
در ویلا رو برا یونجو باز کردم که همه ی نگاها افتاد بهش
یونجو ـ شت همشون دارن بهم نگا میکنن
نیک ـ یونجو...
یونجو ـ سلام عشقم
نیک یونجو رو بغل کرد که دیدم داره دستشو میکشه به پای یونجو
دلم میخواس خفتش کنم
از بغل هم اومدن بیرون
نیک ـ این اقا کیه؟
یونجو ـ عاا خب..
نذاشتم ادامه بده
ـ سلام من جانگ یونجون هستم بادیگارد یونجو
نیک ـ که اینطور
ـ باید یچیزی بگ..
یونجو ـ قرار نیس که دهنمو این هشدارت سرویس کنی که؟
نیک ـ بیا بریم پیش بچه ها
ـ فقط نوشابه *اروم *
یونجو ـ باشه *اروم*
یونجو رف پیش دوستاش
ویو یونجو
جی یونگ ـ دختر اون مرده کیه که باهات اومده؟
ـ بادیگاردمه
دخترا ـ اوههههه
میسو ـ دوست دختر داره؟
ـ راستش نه
هوما ـ میشه منو باهاش اشنا کنی؟
میسو ـ اول من گفتم پس مال منه
ـ فک نکنم بخواد با کسی باشه
۶.۳k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.