کاش به دنیا نمیومدم
پارت 49
می خواستم با پا بزنم وسط پاش ولی خیلی شیک و مجلسی جا خالی داد و پوزخند به لب رفت از حرص داشتم به دندونام فشار میاوردم که سریع از اون حالت خارج شدمو رفتم شماره کویینو گرفتم بعد چهارتا بوق جواب داد
2الو
-الو سلام
2اهههه چرا بهم زنگ زدی کار مهم داشتم
-دیگه ببخشید مزاحم کارتون شدم (با لحن تمسخر)
2خب حالا بنال
سریع لحنمو عوض کردمو با لحن مظلومی گفتم
-هوی کویینا الان بیشتر از هرکسی به کمکت نیاز دارم لطفاً جواب آزمایشای دی ان ای و بردار و بیا به آدرسی که میگم لطفا خواهش میکنم
2نمیتونم
دوباره لحنم جدی شد و گفتم
-چراا
2چون یه کار خیلی خیلی مهم دارم
ویو سئوک
گوشی رو اسپیکر بود و میشنیدم چی میگفتن که یه لحظه برگشتم ببینم کار مهم کویین چیه که دیدم لم داده رو ماساژور و رو صورتش ماسک گذاشته 😑🌝
سریع گوشیو گرفتم و به الینا گفتم
3آدرسو بفرست من میارم اینو ول کن
-الیک سلام😐
3سلام🙂
-ببخشیدا من داشتم با کویین حرف میزدم تو از کجا پیدات شد😐
3امممم خوب کویین کار مهم داره (تمسخر) نمیتونه بیاد تو آدرسو بگو من بیام
-میشه بپرسم کار مهمش چیه؟
که کویین پرید وسطو گفت
3ماسک بیست دقیقه ای گذاشتم ب خاطر همون نمتونم بیام
-ای خاااااااااک تو اون سرت
3🤣🤣🤣من میارم
2وایستا بیینم اون الان به من چی گفت
3خدافظ
2چرا قطع کردی
با لحن جدی به کویین نگا کردم و گفتم
3خجالت نمی کشی؟
2جانم؟
3اون خواهرته حتما تو شرایط بدیه که ازت کمک می خواد بعد تو اونو به یه ماسک میفروشی
2معلومه که میفروشم فردا پوست من خراب شه اون جواب میده؟ بعدشم خودت داری میگی خواهر منه تو چرا اینقد بهش سرویس میدی
3حرف نزن پاشو حاضر شو بریم
2بحثو عوض نکن
3تو نمیای خودم برم
2عنتر
ویو الینا
بیست دقیقه من تموم شده بودو کویین و سئوک هنوز نیومده بودن قاضی اومد و گفت
«بیست دقیقه تون تموم شد برگردید ادامه محاکمه رو بریم»
-میشه فقط چند لحظه دیگه صبر کنید
«متاسفم»
رفتیم اونجا و قاضی شروع کرد به حرف زدنش
«خوب خانوم الینا پارک من رسما اعلام میکنم طبق قوانین شما تا سن قانونی تون پیش ع...»
داشت حرف میزد که در خیلی محکم باز شد و کویین و سئوک با یه تیپ خیلی شیک وارد شدن دوتاشونم به روبرو نگاه میکردن و محکم و سریع قدم بر میداشتن اومدن و از بغلم رد شدن بدون اینکه نگام کنن ولی سئوک پیشم وایستاد و کویین رفت پیش قاضی و یه پوشه رو پرت کرد رو میز قاضی
ادامه دارد.....
منتظر پارت بعدی باشید دوزتان😈😈🤣🤣
می خواستم پارت بعدم الان بزارم ولی نشد چون حالم بده ولی فردا میزارم
می خواستم با پا بزنم وسط پاش ولی خیلی شیک و مجلسی جا خالی داد و پوزخند به لب رفت از حرص داشتم به دندونام فشار میاوردم که سریع از اون حالت خارج شدمو رفتم شماره کویینو گرفتم بعد چهارتا بوق جواب داد
2الو
-الو سلام
2اهههه چرا بهم زنگ زدی کار مهم داشتم
-دیگه ببخشید مزاحم کارتون شدم (با لحن تمسخر)
2خب حالا بنال
سریع لحنمو عوض کردمو با لحن مظلومی گفتم
-هوی کویینا الان بیشتر از هرکسی به کمکت نیاز دارم لطفاً جواب آزمایشای دی ان ای و بردار و بیا به آدرسی که میگم لطفا خواهش میکنم
2نمیتونم
دوباره لحنم جدی شد و گفتم
-چراا
2چون یه کار خیلی خیلی مهم دارم
ویو سئوک
گوشی رو اسپیکر بود و میشنیدم چی میگفتن که یه لحظه برگشتم ببینم کار مهم کویین چیه که دیدم لم داده رو ماساژور و رو صورتش ماسک گذاشته 😑🌝
سریع گوشیو گرفتم و به الینا گفتم
3آدرسو بفرست من میارم اینو ول کن
-الیک سلام😐
3سلام🙂
-ببخشیدا من داشتم با کویین حرف میزدم تو از کجا پیدات شد😐
3امممم خوب کویین کار مهم داره (تمسخر) نمیتونه بیاد تو آدرسو بگو من بیام
-میشه بپرسم کار مهمش چیه؟
که کویین پرید وسطو گفت
3ماسک بیست دقیقه ای گذاشتم ب خاطر همون نمتونم بیام
-ای خاااااااااک تو اون سرت
3🤣🤣🤣من میارم
2وایستا بیینم اون الان به من چی گفت
3خدافظ
2چرا قطع کردی
با لحن جدی به کویین نگا کردم و گفتم
3خجالت نمی کشی؟
2جانم؟
3اون خواهرته حتما تو شرایط بدیه که ازت کمک می خواد بعد تو اونو به یه ماسک میفروشی
2معلومه که میفروشم فردا پوست من خراب شه اون جواب میده؟ بعدشم خودت داری میگی خواهر منه تو چرا اینقد بهش سرویس میدی
3حرف نزن پاشو حاضر شو بریم
2بحثو عوض نکن
3تو نمیای خودم برم
2عنتر
ویو الینا
بیست دقیقه من تموم شده بودو کویین و سئوک هنوز نیومده بودن قاضی اومد و گفت
«بیست دقیقه تون تموم شد برگردید ادامه محاکمه رو بریم»
-میشه فقط چند لحظه دیگه صبر کنید
«متاسفم»
رفتیم اونجا و قاضی شروع کرد به حرف زدنش
«خوب خانوم الینا پارک من رسما اعلام میکنم طبق قوانین شما تا سن قانونی تون پیش ع...»
داشت حرف میزد که در خیلی محکم باز شد و کویین و سئوک با یه تیپ خیلی شیک وارد شدن دوتاشونم به روبرو نگاه میکردن و محکم و سریع قدم بر میداشتن اومدن و از بغلم رد شدن بدون اینکه نگام کنن ولی سئوک پیشم وایستاد و کویین رفت پیش قاضی و یه پوشه رو پرت کرد رو میز قاضی
ادامه دارد.....
منتظر پارت بعدی باشید دوزتان😈😈🤣🤣
می خواستم پارت بعدم الان بزارم ولی نشد چون حالم بده ولی فردا میزارم
۷.۰k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.