میرا : چیکار کنیم ?
میرا : چیکار کنیم ?
-میریم بیمارستان
داشتیم میدوییدیم و از راه رو خارج میشدیم که پسرا درست رو به رومون سبز شدن .
جیمین : کجا?
-برو کنار
جین : رز اتفاقی افتاده ?
رز: فقط برین کناااار (داد زد )
با داد رز همه رفتن کنار
پشت سرمون جیمین داد زد
جیمین : یاااااا مگه ما چیکار کردیم که قیافه میگیرین اون دوست جونتون رفته… .
با برگشتن من سمتش نتونست ادامه حرفشو بزنه
-اسم دوست منو بیار تا از کرده خودت پشیمونت کنم (داد زدم )
~ولش کن اونا هیچی نمیدونن
ته ته : خب بگین بدونیممم
میرا :دخترا ما قول دادیم بیاین بریم
-برات متاسفم جیمین هم برای تو و هم برای اون داداش مزخرفت
با دخترا از کمپانی خارج شدیم و سمت بیمارستان حرکت کردیم
اس ار : یااااا ا/ت کو پس??
ا/ت تو اتاق نبود
~اقای دکترررررررررر
دکتر : متاسفام ولی خانم ا/ت… رفتن تو کما
رز : هااااا??? کمااا??
من افتادم زمین
کتی گریه امونشو بریده بود .
کتی: میخوام ببینمش
دکتر : از پشت شیشه ایرادی نداره
دنبال دکتر رفتیم
نه امکان نداشت اون دختری که روی اون تخت بی جون افتاده ا/ت ما باشه
رز دستاشو رو دهنش گذاشته بود تا صدای هق هقاش در نیاد
~(میزد به شیشه و زار میزد ) خواهرممم پاشووو ا/ت… تروخداااا
و افتاد روی زمین
خودمو جمع و جور کردم و دستشو گرفتم
- خوب میشه لیسو اون ا/ت ست یادت رفته ..اون خوب میشه
شب شده بود
دکتر : بهتره شما برین خونه
~اره نمیشه هممون بمونیم نوبتی پیشش میمونیم امشبو من میمونم شما برین فردا مستقیم میام کمپانی
باشه ای گفتیم و رفتیم
#loveme°•
-میریم بیمارستان
داشتیم میدوییدیم و از راه رو خارج میشدیم که پسرا درست رو به رومون سبز شدن .
جیمین : کجا?
-برو کنار
جین : رز اتفاقی افتاده ?
رز: فقط برین کناااار (داد زد )
با داد رز همه رفتن کنار
پشت سرمون جیمین داد زد
جیمین : یاااااا مگه ما چیکار کردیم که قیافه میگیرین اون دوست جونتون رفته… .
با برگشتن من سمتش نتونست ادامه حرفشو بزنه
-اسم دوست منو بیار تا از کرده خودت پشیمونت کنم (داد زدم )
~ولش کن اونا هیچی نمیدونن
ته ته : خب بگین بدونیممم
میرا :دخترا ما قول دادیم بیاین بریم
-برات متاسفم جیمین هم برای تو و هم برای اون داداش مزخرفت
با دخترا از کمپانی خارج شدیم و سمت بیمارستان حرکت کردیم
اس ار : یااااا ا/ت کو پس??
ا/ت تو اتاق نبود
~اقای دکترررررررررر
دکتر : متاسفام ولی خانم ا/ت… رفتن تو کما
رز : هااااا??? کمااا??
من افتادم زمین
کتی گریه امونشو بریده بود .
کتی: میخوام ببینمش
دکتر : از پشت شیشه ایرادی نداره
دنبال دکتر رفتیم
نه امکان نداشت اون دختری که روی اون تخت بی جون افتاده ا/ت ما باشه
رز دستاشو رو دهنش گذاشته بود تا صدای هق هقاش در نیاد
~(میزد به شیشه و زار میزد ) خواهرممم پاشووو ا/ت… تروخداااا
و افتاد روی زمین
خودمو جمع و جور کردم و دستشو گرفتم
- خوب میشه لیسو اون ا/ت ست یادت رفته ..اون خوب میشه
شب شده بود
دکتر : بهتره شما برین خونه
~اره نمیشه هممون بمونیم نوبتی پیشش میمونیم امشبو من میمونم شما برین فردا مستقیم میام کمپانی
باشه ای گفتیم و رفتیم
#loveme°•
۱۰.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.