'عشق آغشته به خون '
'عشق آغشته به خون '
P⁵³
________
جینآئه
________
عجب روزگاری بود،جلو چشمانت اتفاق بیوفتد که بشکنی،آره!میدونم اون فقط نقشبازی میکنه اما اگه واقعیت بوده باشه چی؟
حلقه!اونا حلقه رو انگشت هم کردن که تنها یکمعنی داشت'تا زندهام،باهات خواهم بود' دردناک بود.
همیشه درد داشتن به این معنی نيست که باید جایت زخمی شده باشه،ما زمان زیادی رو از درون زخمی میتونیم باشیم درد داریم اما هیچکی قادر بر دیدنش نیست،چون خودمون با لبخندمون نمیزاریم این اتفاق بیوفتد اونقدر تو خود میریزیم که آخرش به مُردمون ختم میشه،اینهست زندگی ما انسانها،ظاهرا شاد،و اما با درون زخمخورد،تو جمع میخندیم و تو تنهایی به گوشهی خیره میشیم و نمیدونم اولتر به کدوم یکی گریه کنیم!
تهیونگ بعدی اینکه حلقه رو انگشت آیماه کرد جم رو ترک کرد،میدونستم اونم الان اذیت میشه و به شدید از این کاری که انجام داده بود نفرت داره اما مگه میشد کاری کرد!؟*نپنته* من ناراحت بود و من نمیتونستم کاری انجام بدم.
همه از پیوند اجباری اینا خوشحال بودن،چون نمیدونستن اجباریه،اگه انسانهای قادر به دیدن اتفاقات اجباری زندگی همدیگر بودن دیگه هیچوقت اون رو قضاوت نمیکرد و میذاشت تا هرجور میخواد زندگی کنه،اما چشمای ما انسان قادر به دیدنش نیست این چشمها فقط و فقط ظاهر ساختگی رو میبینه.
____________
توی اتاق تاریکم که فقط نور کم مهتاب به اون درخشیده بود ،روی تختم دراز کشیده بودم،مروری از صبح امروزم تا ساعتی پیش داشتم،اتفاقات امروز چیزی جز یه لبخند تلخ بهم نداد،
به پهلو چرخیدم و ملافه رو بیشتر به خودم فشار دادم، اما امشب بیشتر از هر شب دیگه سرد بود نمیتونستم خودم رو گرم کنم،با چند بار لرزیدن بدنم که هربار نادیدهاش گرفتم تصمیم گرفتم واسم چیزی درست کنم تا گرم بشم،همنجوری که بدنم رو با ملافه پوشونده بودم اتاقم رو ترک کنم،
غلط املایی بود معذرت 🤍💫
بدو بیا پارت بعد>>>
خب من از واژه 'نپنته' استفاده کردم قبلا هم از 'ایکیگای' کسی میدونه چی معنی میده؟؟
اول شما بگین اگه نتونستین درست جواب بدین اونموقع خودم میگم.
اینکه الان پارت هارو کم میزارم،تقصیر من نیست ویس بیشتر از این آپ نمیکنه.
P⁵³
________
جینآئه
________
عجب روزگاری بود،جلو چشمانت اتفاق بیوفتد که بشکنی،آره!میدونم اون فقط نقشبازی میکنه اما اگه واقعیت بوده باشه چی؟
حلقه!اونا حلقه رو انگشت هم کردن که تنها یکمعنی داشت'تا زندهام،باهات خواهم بود' دردناک بود.
همیشه درد داشتن به این معنی نيست که باید جایت زخمی شده باشه،ما زمان زیادی رو از درون زخمی میتونیم باشیم درد داریم اما هیچکی قادر بر دیدنش نیست،چون خودمون با لبخندمون نمیزاریم این اتفاق بیوفتد اونقدر تو خود میریزیم که آخرش به مُردمون ختم میشه،اینهست زندگی ما انسانها،ظاهرا شاد،و اما با درون زخمخورد،تو جمع میخندیم و تو تنهایی به گوشهی خیره میشیم و نمیدونم اولتر به کدوم یکی گریه کنیم!
تهیونگ بعدی اینکه حلقه رو انگشت آیماه کرد جم رو ترک کرد،میدونستم اونم الان اذیت میشه و به شدید از این کاری که انجام داده بود نفرت داره اما مگه میشد کاری کرد!؟*نپنته* من ناراحت بود و من نمیتونستم کاری انجام بدم.
همه از پیوند اجباری اینا خوشحال بودن،چون نمیدونستن اجباریه،اگه انسانهای قادر به دیدن اتفاقات اجباری زندگی همدیگر بودن دیگه هیچوقت اون رو قضاوت نمیکرد و میذاشت تا هرجور میخواد زندگی کنه،اما چشمای ما انسان قادر به دیدنش نیست این چشمها فقط و فقط ظاهر ساختگی رو میبینه.
____________
توی اتاق تاریکم که فقط نور کم مهتاب به اون درخشیده بود ،روی تختم دراز کشیده بودم،مروری از صبح امروزم تا ساعتی پیش داشتم،اتفاقات امروز چیزی جز یه لبخند تلخ بهم نداد،
به پهلو چرخیدم و ملافه رو بیشتر به خودم فشار دادم، اما امشب بیشتر از هر شب دیگه سرد بود نمیتونستم خودم رو گرم کنم،با چند بار لرزیدن بدنم که هربار نادیدهاش گرفتم تصمیم گرفتم واسم چیزی درست کنم تا گرم بشم،همنجوری که بدنم رو با ملافه پوشونده بودم اتاقم رو ترک کنم،
غلط املایی بود معذرت 🤍💫
بدو بیا پارت بعد>>>
خب من از واژه 'نپنته' استفاده کردم قبلا هم از 'ایکیگای' کسی میدونه چی معنی میده؟؟
اول شما بگین اگه نتونستین درست جواب بدین اونموقع خودم میگم.
اینکه الان پارت هارو کم میزارم،تقصیر من نیست ویس بیشتر از این آپ نمیکنه.
۵.۱k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.