گیسوکمندPart

#گیسو_کمندPart:56
تموم قدرتی ک داشتمو جمع کردمو و با بدنم هولش دادم عقب رفت سیبک گلوش بالا پایین میشد تقریبا با گریه داد زدم؛ تو ـ....ت ی پست عوضی سوء استفاده گری من کمندم ببین با دستام محکم کوبیدم ب سینش و فریاد زدم ؛ ی پست عوضی ی اشغال
چطور تونستی هان
دستای مشت شدمو گرفت و انگار بخودش امده بود کلافه عصبی خاست توضیح بده دستامو از دستش بیرون اوردمو جیغ زدم ؛ ب من دست نزن نزن بهم دست تو ی کثافتی .
دیگه از فرط گریه به سکسکه و سرفه افتادع بودم کاش بمیرم خدایا
ب سمت اتاقم فرار کردم ک دستمو گرفت و چشای ب خون نشسته گفت ؛ بزار توضیح بدم اشتباهی شد ...کمند
دستمو بد از دستش بیرون کشیدمو با نفرت تف انداختم تو صورتشو گفتم ؛ ازت متنفرم برو ب جهنم
و بعد دویدم اتاقم لعنت ب همتون لعنت .
وقتی وارد اتاقم شده بود نفس نفس میزدمو اتاق دور سرم میچرخید بسمت اسپریم رفتم چند بار نفس کشیدم
و بسمت سرویس دویدم و وارد حموم شدم ک صدای فریاد و شکستن چیزی و شنیدم بره بمیره شیر اب سردو روی خودم باز کردم یخ بود اب ولی من مثل کوره داغ و اتشین بودم با هق هق لبامو محکم با پشت دست پاک کردم پاک شه پاک شع و گریه میکردم خسته ک داشتم میلرزیدم و از حموم امدم بیرون
حوله سفید رنگی بود دور خودم پیچیدم یکم حالم خوب شده بود ولی سرم میترکید
بسمت کمد رفتم توش فقط ی شلوار جین کمر فان و ی تیشرت سفید گوشاد بزرگ بود تنم کردم .
و حولرو دورم پیچیدم و جلوی ایینه نشستم لبام ابی ابی بود و زیر چشمم گود افتاده بودن
اشکم چکید جاش سوخت سوخت
بسه کمند بسه کمند بسه گریه اشکامو پاک کردم و رفتم زیر پتوم وروی تخت
فردا حتما از اینجا میرم میرم از اینجا هر طور ک بشه حتما ادمم میکشم از اینجا میرم و چشام گرم شد
کاش بیدار نمیشدم
این رمان بر اثر زندگی یک شخصه بعلاوه اضافه گی هم شده لطفا انتقاداتو نظراتتونو بگید 🙏
دیدگاه ها (۴)

باز خیسِ چشام ولی نمیخوام... دلِ تو بسوزه برام!

شازده‌کوچولو از گل پرسید :آدم‌ها کجان؟گل گفت :باد به این‌ور ...

#گیسو_کمندPart:55دزدیده شدنم .کتک خوردنم . مجبور به کارهایی ...

#گیسو_کمندPart:54دستام گره هم بودو کلافه و سردرگم بودم سرم د...

پآرت23. دلبرک شیرین آستآد

𓇼 ⋆.˚ 𓆉 𓆝 𓆡⋆.˚ 𓇼شیر و قهوه پارت ۴ ویو یونا::::مث چی رفتم بال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط