فیک وقتی دخترشی ولی همیشه بین تو و برادرت فرق میذاشت

Part 4۵

مصاحبه ات و مجری
(ات_   مجری*)

*خوش اومدین
_ممنونم از دعوتتون
*خب حستون چیه از اینکه فیلمتون هنوز نیومده ترکونده و مخاطبین زیادی رو به خودش جلب کرده؟
_خب خیلی حس خوبیه اینکه ببینم فیلمی که نوشتم بعد از یه مدت کوتاه مورد توجه خیلی ها قرار میگیره و اکثریت مردم اون رو دوست داشتن....و یه جوری همه ی خستگی رو از تن ما ها و عوامل کارگردانی و بازیگرها از بین میبره
*بسیار عالی.....میتونین از خودتون بیشتر بگین؟....از چه سنی با این حرفه آشنا شدین؟و از کجا شروع کردین؟
_حدودا ۱۳ سالم بود که این حرفه رو شروع کردم...... خیلی غیر حرفه ای.....هر وقت آزاد میشدم....میرفتم فیلم نامه های مختلف رو میخوندم....یا کتاب های زیادی از کتاب خونه میگرفتم که بخونم و همه این ها مشوق من بود که نویسندگی و فیلم نامه نویسی رو شروع کنم.....و شروع کردم....اولاش خیلی خوب نبود اما به مرور زمان بهتر شدن و پیشرفت کردم......و تا اینجا اومدم
*پدر و مادرتون چی؟آیا اون ها هم نقشی داشتن؟
_بله اون ها مهم ترینش بودن
*بسیار خب مثل اینکه قراره به زودی کمپانی ای باز کنین برای پذیرش نوجوان ها جوان ها برای نویسندگی و این چیزا...هدفتون از این کار چی بود؟
_نوجوان ها تو سن خودشون  تخیل خیلی خوبی دارن و ما میخواییم نمونه کار های اون ها رو ببینیم و در صورتی که خیلی خوب بود اون رو به فیلم یا کتاب تبدیل کنیم و شروع کنیم به آموزش های لازم به اونها
*خیلی عالی بود خانم مین ات....ممنونم که وقتتون رو در اختیار ما گذاشتین و ما رو همراهی کردین...امیدوارم به همه ی آرزو ها و هدف هاتون برسین....آیا حرفی برای بینندگان ما دارین؟
_اینکه اگر آرزویی و هدفی دارین براش بجنگین.....هر جور که شده....و به حرف های منفی ای که بقیه بهتون میگن توجه نکنین و مستقیم به راهتون ادامه بدین که به موفقیت برسین....مطمئن باشین که بهترین ها رو در زمان مناسبش به دست میارین
*خیلی ازتون ممنونیم.....از بینندگان عزیز که تا اینجا ما رو همراهی کردن هم ممنونیم
(و پایان برنامه)




ادامه دارد.......