قهوه تلخ
قهوه تلخ
پارت ۵۷
سان: من نمیخوام بیام
ویلیام: برای چی؟
سان: آخه چرا باید برای اون دوتا خونه بخریم؟
ویلیام: خودت که میدونی اونا هم رو دوست دارن ، ماهم بهتره کاری به اون دو نفر نداشته باشیم زندگی خودمون رو بگذرونیم
سان: اما من نمیخوام
ویلیام: عزیزم ، تو با من بودی و ازم حامله ای پس بهتره که دازای رو از ذهنت بیرون کنی.
سان: باشه ، ببخشید
ویلیام: طوری نیست ، بریم
سان: آره بریم
ویو دازای
چشمام رو باز کردم و با صورت غرق خواب چویا مواجه شدم. توی خواب خیلی مظلوم بود. بلند شدم و از اتاق اومدم بیرون. بوی چویا رو هنوز حس میکردم. تازه نگاهم به لباس هام افتاد ، اینا لباس های چویا بودن. لباس رو تا روی بینیم آوردم و عمیق بو کردم. بهترین بوی دنیا بود
گشنم بود ، تصمیم گرفتم آشپزی کنم. مواد رو آماده کردم و شروع کردم به درست کردن.
زیر گاز رو خاموش کردم. وارد اتاق شدم ، چویا هنوز خواب بود. دلم نیومد بیدارش کنم.تنهایی غذا رو خوردم. بعد از شستن ظرف ها توی خونه چرخی زدم. گوشه خونه اش کتابخونه بود. به کتاب ها نگاهی کردم ، همه شون کتاب های مورد علاقم بود. بینشون یک کتاب که تا حالا نخونده بودم انتخاب کردم، روی مبل نشستم و شروع کردم به خوندن
پارت ۵۷
سان: من نمیخوام بیام
ویلیام: برای چی؟
سان: آخه چرا باید برای اون دوتا خونه بخریم؟
ویلیام: خودت که میدونی اونا هم رو دوست دارن ، ماهم بهتره کاری به اون دو نفر نداشته باشیم زندگی خودمون رو بگذرونیم
سان: اما من نمیخوام
ویلیام: عزیزم ، تو با من بودی و ازم حامله ای پس بهتره که دازای رو از ذهنت بیرون کنی.
سان: باشه ، ببخشید
ویلیام: طوری نیست ، بریم
سان: آره بریم
ویو دازای
چشمام رو باز کردم و با صورت غرق خواب چویا مواجه شدم. توی خواب خیلی مظلوم بود. بلند شدم و از اتاق اومدم بیرون. بوی چویا رو هنوز حس میکردم. تازه نگاهم به لباس هام افتاد ، اینا لباس های چویا بودن. لباس رو تا روی بینیم آوردم و عمیق بو کردم. بهترین بوی دنیا بود
گشنم بود ، تصمیم گرفتم آشپزی کنم. مواد رو آماده کردم و شروع کردم به درست کردن.
زیر گاز رو خاموش کردم. وارد اتاق شدم ، چویا هنوز خواب بود. دلم نیومد بیدارش کنم.تنهایی غذا رو خوردم. بعد از شستن ظرف ها توی خونه چرخی زدم. گوشه خونه اش کتابخونه بود. به کتاب ها نگاهی کردم ، همه شون کتاب های مورد علاقم بود. بینشون یک کتاب که تا حالا نخونده بودم انتخاب کردم، روی مبل نشستم و شروع کردم به خوندن
- ۹.۵k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط