part 13
part 13
دنیای موازی
به کتف کوکی نگاه کردم خون ازش جاری بود
ا/ت: ک.... ک ... کو... کوکی کتفت
با زانو خوردم روی زمین یعنی چی یعنی گازش گرفتن اشکام سرازیر شد
کوکی: ا/ت من خوبم فقط یک خراش ساده اس گازم نگرفتم
ا/ت: تو به این میگی یک خراش
کوکی : ا/ت: دارم راست میگم رفتم به زامبی چاقو بزنم پرید روم چاقو رفت توی کتفم
بلند شدم پام میسوخت رفتم سمتش دستشو گرفتم توی دستم
کوکی: دستمو نگیر دستاتو خونی میشه
ا/ت: فدای سرت بیا اینجا بشین برات پانسمان کنم
جیمین : میگم تهیونگ ( یواشکی صداش زد کسی نفهمه )
تهیونگ: چی
جیمین : میگم فکر کنم عروس افتادیم
نامجون : ببندین خوب عاشق همن
یونگی : ولی به هم میان
جیهوپ : راست میگه بچشون چی بشه ( خر ذوق عررر)
جین : بابا ببندین الان میفهمن
ویو کوکی
ا/ ت وقتی دید دستم زخمی شده افتاد روی زمین نگرانش شدم ولی از درد نمیدونستم حرکت کنم درست کتفم آسیب دیده ولی توان راه رفتنو از گرفت ا/ت اومد روبه روم نشست کتفمو گرفت که اخم درا مد
ویو ا/ت
کتفشو گرفتم که انگار دردش گرفت ( نه خواهر قلقلکش اومد )
کوکی : آخ
ا/ت: ببخشید
لباسشو پاره کردم خدا رو شکر زخمش عمیق نبود
ا/ت: میخوام برات زدعفونی کنم یکم میسوزه باشه هروقت زیاد سوخت دستمو بگیر
کوکی : باشه
از توی کیفم پنبه و بتادینو درآوردم زدم به پنبه اروم کشیدم به کتفش
کوکی : آی ا/ ت میسوزه آخ
ا/ت: ببخشید یکم دیگه تحمل کن
کوکی سرشو تکن داد دوست بار دیگه روی کتفش کشیدم تا اثر خون زامبی ها از روش بره بعد با باند براش بستم
ا/ت: تموم شد
کوکی : مرسی چاگیا
دوباره گفت و من دوباره لبو شدم
نامجون : بریم
کوکی میشه شما برید من یکم استراحت کنم از اون خونه زیاد دور شدیم
جین : اگه مواظب هم باشید اشکالی نداره
کوکی : چشمم مواظب این خانومه هستم
بچه با یک عالمه سفارش که زود بیاین مواظب باشید رفتن منو کوکی تنها موندیم
کوکی : میشه روی پاهات یکم بخوابم
ا/ت: اره بیا
نشستم روی زمین کوکی سرشو گذاشت روی پاهام
کوکی : مرسی چاگیا ( با شیطنت )
ا/ت : میشه نگی خجالت میکشم
کوکی : نه نمیشه
بلند شد نزدیک صورتم اومد
اینم از این پارت حمایت فراموش نشه ممنون از کسایی که حمایت میکنن امید وارم بتونم جبران کنم
بوس به کله ی کسایی که حمایت میکنن 😚😚
دنیای موازی
به کتف کوکی نگاه کردم خون ازش جاری بود
ا/ت: ک.... ک ... کو... کوکی کتفت
با زانو خوردم روی زمین یعنی چی یعنی گازش گرفتن اشکام سرازیر شد
کوکی: ا/ت من خوبم فقط یک خراش ساده اس گازم نگرفتم
ا/ت: تو به این میگی یک خراش
کوکی : ا/ت: دارم راست میگم رفتم به زامبی چاقو بزنم پرید روم چاقو رفت توی کتفم
بلند شدم پام میسوخت رفتم سمتش دستشو گرفتم توی دستم
کوکی: دستمو نگیر دستاتو خونی میشه
ا/ت: فدای سرت بیا اینجا بشین برات پانسمان کنم
جیمین : میگم تهیونگ ( یواشکی صداش زد کسی نفهمه )
تهیونگ: چی
جیمین : میگم فکر کنم عروس افتادیم
نامجون : ببندین خوب عاشق همن
یونگی : ولی به هم میان
جیهوپ : راست میگه بچشون چی بشه ( خر ذوق عررر)
جین : بابا ببندین الان میفهمن
ویو کوکی
ا/ ت وقتی دید دستم زخمی شده افتاد روی زمین نگرانش شدم ولی از درد نمیدونستم حرکت کنم درست کتفم آسیب دیده ولی توان راه رفتنو از گرفت ا/ت اومد روبه روم نشست کتفمو گرفت که اخم درا مد
ویو ا/ت
کتفشو گرفتم که انگار دردش گرفت ( نه خواهر قلقلکش اومد )
کوکی : آخ
ا/ت: ببخشید
لباسشو پاره کردم خدا رو شکر زخمش عمیق نبود
ا/ت: میخوام برات زدعفونی کنم یکم میسوزه باشه هروقت زیاد سوخت دستمو بگیر
کوکی : باشه
از توی کیفم پنبه و بتادینو درآوردم زدم به پنبه اروم کشیدم به کتفش
کوکی : آی ا/ ت میسوزه آخ
ا/ت: ببخشید یکم دیگه تحمل کن
کوکی سرشو تکن داد دوست بار دیگه روی کتفش کشیدم تا اثر خون زامبی ها از روش بره بعد با باند براش بستم
ا/ت: تموم شد
کوکی : مرسی چاگیا
دوباره گفت و من دوباره لبو شدم
نامجون : بریم
کوکی میشه شما برید من یکم استراحت کنم از اون خونه زیاد دور شدیم
جین : اگه مواظب هم باشید اشکالی نداره
کوکی : چشمم مواظب این خانومه هستم
بچه با یک عالمه سفارش که زود بیاین مواظب باشید رفتن منو کوکی تنها موندیم
کوکی : میشه روی پاهات یکم بخوابم
ا/ت: اره بیا
نشستم روی زمین کوکی سرشو گذاشت روی پاهام
کوکی : مرسی چاگیا ( با شیطنت )
ا/ت : میشه نگی خجالت میکشم
کوکی : نه نمیشه
بلند شد نزدیک صورتم اومد
اینم از این پارت حمایت فراموش نشه ممنون از کسایی که حمایت میکنن امید وارم بتونم جبران کنم
بوس به کله ی کسایی که حمایت میکنن 😚😚
۹.۳k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.