پارت 41
#پارت_41
دست تو دست هم به سمت رستوارن راه افتادیم همین که در باز شد کلی گل برگ از آسمون ریخ رو سرمون ، سوگلو پرهامم دست توی دست هم اون گوشه وایساده بودنو میخندیدن ، معلوم بود این مدت کع من نبودم یه خبرایی بود ، فضای اونجا خیلی قشنگ بود ، از خوشحالی داشتم بال در میاوردم ، خیلی ذوق زده بودم ، برگشتم سمت آرتامو نگاش کردم ...
- توام مگه بلدی ؟
+ واس تو بلدم
×( یهو پرهام پرید وسط) اوه اوه ببین چه لاسی میزنن ، خجالت بکشید بابل
- از تو و سوگل بهتریم که ریز ریز زیر گوش هم پچ پچ میکنید
× ع اجی
- همین کع هس
بعدش هر چهارتامون خندیدم و دور میزی که کلی گلای خوشگل روش بود نشستیم ...
- خیلی خوب شده ممنونم آرتام
+ خواهش میکنم عزیزم
- آرتام
+ جونم
- خیلی دوست دارم
اینو که گفتم سوگل و پرهام شبیه جو زده ها دست و سوت زدن و بعدم قهقه زدم که ارتام از کنار میز بلند شدو اومد جلوم زانو زدو دستامو گرفت ...
+ من خیلی بیشتر دوست دارم ، اصلا نفهمیدم چی شد که یهو شدی همه کسم شدی همه زندگیم ، خیلی دوست دارم ساحلم ، دوست دارم مخلوط درهم من
- مخلوط در هم؟
+ اولش نقش پسر بودی و حالام دختر پس مخلوط درهم من میشی
- تو دیونه ایی بابا
+ اوم دیونه تو
دیدم سوگل اینا صداشون در نمیاد سرمو که برگردوندم ،، اوهاااا ببین چی دیدم زود زدم به دست ارتام که نگام کرد
+ جونم
- ارتام اون دوتا رو
+ اوها اینا چه رفتن توی کار هم
پرهامو سوگل لبای همو به بازی گرفته بودنو اصلا انگار نه انگار که مام هستیم ....
دست تو دست هم به سمت رستوارن راه افتادیم همین که در باز شد کلی گل برگ از آسمون ریخ رو سرمون ، سوگلو پرهامم دست توی دست هم اون گوشه وایساده بودنو میخندیدن ، معلوم بود این مدت کع من نبودم یه خبرایی بود ، فضای اونجا خیلی قشنگ بود ، از خوشحالی داشتم بال در میاوردم ، خیلی ذوق زده بودم ، برگشتم سمت آرتامو نگاش کردم ...
- توام مگه بلدی ؟
+ واس تو بلدم
×( یهو پرهام پرید وسط) اوه اوه ببین چه لاسی میزنن ، خجالت بکشید بابل
- از تو و سوگل بهتریم که ریز ریز زیر گوش هم پچ پچ میکنید
× ع اجی
- همین کع هس
بعدش هر چهارتامون خندیدم و دور میزی که کلی گلای خوشگل روش بود نشستیم ...
- خیلی خوب شده ممنونم آرتام
+ خواهش میکنم عزیزم
- آرتام
+ جونم
- خیلی دوست دارم
اینو که گفتم سوگل و پرهام شبیه جو زده ها دست و سوت زدن و بعدم قهقه زدم که ارتام از کنار میز بلند شدو اومد جلوم زانو زدو دستامو گرفت ...
+ من خیلی بیشتر دوست دارم ، اصلا نفهمیدم چی شد که یهو شدی همه کسم شدی همه زندگیم ، خیلی دوست دارم ساحلم ، دوست دارم مخلوط درهم من
- مخلوط در هم؟
+ اولش نقش پسر بودی و حالام دختر پس مخلوط درهم من میشی
- تو دیونه ایی بابا
+ اوم دیونه تو
دیدم سوگل اینا صداشون در نمیاد سرمو که برگردوندم ،، اوهاااا ببین چی دیدم زود زدم به دست ارتام که نگام کرد
+ جونم
- ارتام اون دوتا رو
+ اوها اینا چه رفتن توی کار هم
پرهامو سوگل لبای همو به بازی گرفته بودنو اصلا انگار نه انگار که مام هستیم ....
۳.۰k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.