پارت 42
#پارت_42
حرصم گرفته بود بابا انگار نه انگار مام هستیم ...
+ میگم منم دلم میخواد خب
- تو واستا میریم خونه من الان باید حال اینارو بگیرم
+ چی کارشون داری
- واستا حالا
اونا لبای همو به بازی گرفته بودن که یهو من دستمو محکم گوبیدم به میز ، بدجور صدا داد ، شبیه جن زده ها ترسیدنو برگشتن سمتم ..
- خجالت نمیکشید ( سوگل گف)
× اجی جون بخدا کاری نکردم من
- گوشام مخملی
× نع ولی کاری نکردیم که
- میگما ارتام اینا میخوان شلوار همم بکشن پایین که بشه یه کار کردن
+ عشقممم
- بریم خونه
+ نچ میخوام ببرمت یه جای دیگه
× ع ابجی اذیت نکن دیگه
- ما میریم شمام راحت کار همو بسازید
دست ارتامو گرفتمو رفتیم سوار ماشین شدیم ..
- کجا میبری بهمو
+ میریم شهر بازی ..
- واقعنی
+ بعلع
رسیدیم به شهر بازی ، تک تک بازیا رو بازی کردیم ، حتی بازیایی که واسه بچه ها بود ، مردم یه جور نگامون میکردن نگار قتل کردیم ولی ارتام اصلا به پشمشم نبود بابا ، اصلا شبیه ادم قبل نبود ، مخندید و دیونه بازی درمیاوردو این برام قشنگ ترین چیز بود ....
حرصم گرفته بود بابا انگار نه انگار مام هستیم ...
+ میگم منم دلم میخواد خب
- تو واستا میریم خونه من الان باید حال اینارو بگیرم
+ چی کارشون داری
- واستا حالا
اونا لبای همو به بازی گرفته بودن که یهو من دستمو محکم گوبیدم به میز ، بدجور صدا داد ، شبیه جن زده ها ترسیدنو برگشتن سمتم ..
- خجالت نمیکشید ( سوگل گف)
× اجی جون بخدا کاری نکردم من
- گوشام مخملی
× نع ولی کاری نکردیم که
- میگما ارتام اینا میخوان شلوار همم بکشن پایین که بشه یه کار کردن
+ عشقممم
- بریم خونه
+ نچ میخوام ببرمت یه جای دیگه
× ع ابجی اذیت نکن دیگه
- ما میریم شمام راحت کار همو بسازید
دست ارتامو گرفتمو رفتیم سوار ماشین شدیم ..
- کجا میبری بهمو
+ میریم شهر بازی ..
- واقعنی
+ بعلع
رسیدیم به شهر بازی ، تک تک بازیا رو بازی کردیم ، حتی بازیایی که واسه بچه ها بود ، مردم یه جور نگامون میکردن نگار قتل کردیم ولی ارتام اصلا به پشمشم نبود بابا ، اصلا شبیه ادم قبل نبود ، مخندید و دیونه بازی درمیاوردو این برام قشنگ ترین چیز بود ....
۳.۳k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.