عروسی مان خوب برگزار شد حالا در خانه خودمان نشسته ایم

#عروسی مان خوب برگزار شد . حالا در خانه خودمان نشسته ایم و این اولین شب آرامش ماست ، هنوز لباس عروس و کت شلوار دامادی بر تن مان است ، خسته ایم و این شیرین ترین خستگی دنیاست که پس از سال ها به هم رسیده ایم با همان #لباس عروس برمیخیزد و ۲ نخ سیگار میاورد و روی پاهایم مینشیند ، یکی بر لب من و دیگری بر لب او چشم هایمان میخندد میدانیم امشب چه خبر است و این هم شیرین ترین سیگار دنیا خواهد شد چشم در چشم ، دست در دست هم و چند پک عمیق و فضای خانه مه آلود میشود ناگاه لای انگشتانم داغ میشود و از این رویای شیرین بیرون می آیم یادم می آید تو سال هاست که رفته ای و من هنوز با هر نخ #سیگار غرق رویای تو می شوم ..
#ملیچک
دیدگاه ها (۱۵)

تجربه متفاوت ... اولین بار که با سبک زندگی متفاوتی با خانواد...

(پارت اول) افکار شُخمی دو سه سال پیش بود که برای انجام یه کا...

همین طور که داشت نمک و فلفل به املتی که درست کرده بود أضافه ...

نزدیکای عصر بود روی تخت دو نفره کنار پنجره توی اتاق ولو شده ...

کبریت

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

ᴘᴀʀᴛ17

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط