خاطراتی پر از فراز و نشیب

خاطراتی پر از فراز و نشیب
پارت پانزدهم
فصل اول
از زبان آریانا
+منظورتون دقیقا چیه پدر؟(شرلوک=ش)
ش:عزیزم باید تو دیگه بری پیش ۲ تا برادرت
+پدر تو رئو و لیو رو که میشناسی، عجیبه تو که همیشه میگفتی من دختر یکی یدونتم پس چرا.....`بغض` تو که می‌دونی اونا چه بلا هایی سرم میاوردن، تو...
ش: من همه ی اینارو می‌دونم و درجریانم، ازت خواهش میکنم، این خواست پدر بزرگه، آره هنوزم میگم تو دختر یکی یدونه منی تو عزیزترین کس منی بعد از فوت مادرت...فقط چند روز بخاطر پدرت
اروم اروم اشکام شروع به ریختن کرد
+خیلی وقته اون پدری که می شناختم نیستی ، چرا تغییر کردی ؟ چرا از کسی که از کارش میزد تا به من هنر رزمی یاد بده، از کارش میزد تا به من دنیا رو نشون بده، از پدری که.......بیخیال ولی عجیبه که الان داری منو دو دستی میندازی تو دهن شیر؟
ش: اون جور که فک.....
+چرا هست ، دقیقا همون چیزیه که فکر میکنم، خواهش میکنم دیگه اصلا با من حرف نزن. فردا وسایلم رو جمع میکنم میرم پیش پسرای خیلی خوبت(دو قسمت بعدی میگم که چه کار های برادراش باهاش کردن)
با تمام سرعتم دویدم.....
دیدگاه ها (۰)

خاطراتی پر از فراز و نشیبپارت هفدهمفصل اولفلش بک به۱۳ سال قب...

خاطراتی پر از فراز و نشیبپارت هجدهمفصل اولاما نمیدانست که آن...

خاطراتی پر از فراز و نشیبپارت چهاردهمفصل اولچند روز بعددو سا...

می‌دونی بهترین هدیم از طرف کیه؟_نه! کی؟ زندگی، روزی که ترو ب...

من متاسفم …با صداهای ناهنجار و غیر واضح دوست پسرت از خواب بی...

black flower(p,241)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط