پارت ۴۵

با کمی تعلل به چشمام نگاه کرد که ادامه دادم :نیاز نیست میرسونمت

ولی لج کرد و گفت :نمیخوام خودم میرم
چرخی زد و به سمت اول خیابون حرکت کرد

دنیا:

حقشه تا دفعه دیگه اینقدر بیخیال نباشه بزار یکمی اذیتش کنم همینجوری که داشتم به سمت اول خیابون میرفتم زیر لبی هم واسه خودم اهنگ زمزمه میکردم که یهو بین زمین و هوا معلق شدم شروع کردم به جیغ زدن که برسام نیشگونی از رونم گرفت و گفت : ببند
گفتم:منو بزار زمین برسام، خدا لعنتت کنه

گفت:فحش بچه صلوات.

حرصی شروع کردم به دست و پا زدن ولی برسام بی توجه به من قدم میزد اینقدر با مشت به کمرش زدم که ایستاد و منو گذاشت زمین اومدم فرار کنم که مچمو محکم گرفت سوئیچ ماشینشو بیرون آورد و دکمشو زد با تعجب برگشتم پشت سرمو نگاه کردم
پس بخاطر این منو گذاشت زمین، رسیده بودیم در ماشین رو باز کرد و منو گذاشت داخل کمربند ایمنی رو هم بست با حرص بهش نگاه کردم که چشمکی زد و در ماشین رو بست سریع کمربند رو خواستم باز کنم ولی از شانس بد من گیر کرده بود وقتی باز شده بود که دیگه برسام سوار شده بود و قفل مرکزی رو زده بود دکمه استارت ماشین رو زد منم با اخم به جلو خیره بودم رسیدیم اول خیابون که ظبط رو روشن کرد و صدای شاهین بنان پخش شد:

دلم یه دریا میخواد
یه چیکه تو موج موهات
یه چیکه میون چشمات
خودمو ببینم
بیا نکن تو دل دل
وسط یه قلب خوشکل
اسمت و رو قلب ساحل میخوام بنویسم

چال رو گونت
لبخند دیوونت
عطری که هر شب از تنت میپیچه تو خونم
من عاشق این اهنگ بودم ولی بخاطر اینکه باهاش قهر بودم نمیتونستم همراش بخونم
صدای موزیک رو کم کرد و گفت: کجا بریم
جوابشو ندادم
پوفف کلافه ای گفت و ادامه داد:چرا قهری بازم توجهی نکردم که داشبورد ماشین رو باز کرد و از داخلش چیپس سرکه ای بیرون آورد با دیدن چیپس سرکه ای چشمام برق زد تکونش داد و گفت: اشتییی
از دستش قاپیدمو و گفتم حالا تا فکرامو بکنم
بسته چیپسمو با عشق باز کردم و اولین تیکشو گذاشتم داخل دهنم و با لذت چشمامو بستم برسام گفت به منم بده
با غرغر بسته چیپس رو گرفتم جلوش که گفت پشت فرمونم جریمه میشم پوفففففی گفتم و یکی گذاشتم داخل دهنش