اسم : چرا من
اسم : چرا من
پارت ۲۴
(ویو خونه لیا)
@ دختر چی شد کجا بودی اصلأ چرا گریه کرد
+ آروم باش خودم بهت می گم
( لونا تمام ماجرا تعریف کرد )
@ وای خدا قشنگم ناراحت نباش من هستم
+ ممنون راستش بخوای به کار لازم دارم
@ نگران نباش برات کار جور می کنم
+ ممنون
@ خب برو بخواب یکم استراحت کن
یک سال بعد................
راوی: الان یک سال گذشت لونا تقریباً زندگی خوبی داره برای خودش خونه گرفته و داخل یک شرکت خوب هم کار می کنه لونا در این مدت دوستای زیادی پیدا کرده تمام تلاششو کرد و زندگی خوبی برای خودش ساخت ولی بنظر شما لونا عشقش که اون رها کرده فراموش کرد ؟
فراموش که نکرده بلکه عشقش به جئون بیشتر هم شده
ویو لونا: صبح زود بلند شدم حاضر شدم و به سمت محل کارم رفتم نزدیک ساعت ۶ بود که کارم تموم شد که لیا زنگ زد
@ عشقم کجایی
+ کارم تازه تموم شده
@ حاضر شو بریم بار
+ اوک ولی دیشب بار بودیم
@ ناز نکن فقط حاظر شو میام دنبالت
+ باشه بای
سریع حاضر شدم یک آرایش لایت انجام دادم لباس هامم پوشیدم و منتظر لیا موندم که صدای بوق ماشین اومد از پنجره نگاه کردم حدسم درست بود لیا بود
سریع رفتم سوار شدم
@ چقدر خوشگل شدی
+ ممنون تو هم خوشگل شدی
@ خب خب بریم بچه ها منتظر هستن
+ بریم
وقتی به بار رسیدیم بچهها همه داخل نشسته بودن رفتم نزدیک که با همه رفع دلتنگی کردم ( مثلاً دیشب باهم بار بودن 🤐) نشستم همه دور هم بودیم شروع کردیم به ویسکی خوردن ولی هیچ کس زیاد نخورد چون فردا کار داشتیم و قصد مست کردن نداشتیم
( بچهها اکیپ لونا ۵ نفره هست که دوتاش پسر هستن و دو تا دختر و خود لونا )
اسم پسرا : سوک هون - مین هو
اسم دخترا : جولی - لیا ( خودتون میشناسید) و خود لونا

اسلاید دوم لباس لونا
بچهها پارت بعد. می خواید لایک کنید کامنت بزارید واقعا خیلی پارت خوبیه
پارت ۲۴
(ویو خونه لیا)
@ دختر چی شد کجا بودی اصلأ چرا گریه کرد
+ آروم باش خودم بهت می گم
( لونا تمام ماجرا تعریف کرد )
@ وای خدا قشنگم ناراحت نباش من هستم
+ ممنون راستش بخوای به کار لازم دارم
@ نگران نباش برات کار جور می کنم
+ ممنون
@ خب برو بخواب یکم استراحت کن
یک سال بعد................
راوی: الان یک سال گذشت لونا تقریباً زندگی خوبی داره برای خودش خونه گرفته و داخل یک شرکت خوب هم کار می کنه لونا در این مدت دوستای زیادی پیدا کرده تمام تلاششو کرد و زندگی خوبی برای خودش ساخت ولی بنظر شما لونا عشقش که اون رها کرده فراموش کرد ؟
فراموش که نکرده بلکه عشقش به جئون بیشتر هم شده
ویو لونا: صبح زود بلند شدم حاضر شدم و به سمت محل کارم رفتم نزدیک ساعت ۶ بود که کارم تموم شد که لیا زنگ زد
@ عشقم کجایی
+ کارم تازه تموم شده
@ حاضر شو بریم بار
+ اوک ولی دیشب بار بودیم
@ ناز نکن فقط حاظر شو میام دنبالت
+ باشه بای
سریع حاضر شدم یک آرایش لایت انجام دادم لباس هامم پوشیدم و منتظر لیا موندم که صدای بوق ماشین اومد از پنجره نگاه کردم حدسم درست بود لیا بود
سریع رفتم سوار شدم
@ چقدر خوشگل شدی
+ ممنون تو هم خوشگل شدی
@ خب خب بریم بچه ها منتظر هستن
+ بریم
وقتی به بار رسیدیم بچهها همه داخل نشسته بودن رفتم نزدیک که با همه رفع دلتنگی کردم ( مثلاً دیشب باهم بار بودن 🤐) نشستم همه دور هم بودیم شروع کردیم به ویسکی خوردن ولی هیچ کس زیاد نخورد چون فردا کار داشتیم و قصد مست کردن نداشتیم
( بچهها اکیپ لونا ۵ نفره هست که دوتاش پسر هستن و دو تا دختر و خود لونا )
اسم پسرا : سوک هون - مین هو
اسم دخترا : جولی - لیا ( خودتون میشناسید) و خود لونا

اسلاید دوم لباس لونا
بچهها پارت بعد. می خواید لایک کنید کامنت بزارید واقعا خیلی پارت خوبیه
۲.۸k
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.