اسم : چرا من
اسم : چرا من
پارت : ۲۵
جولی: بریم برقصیم
سوک هون: اوک شما هم موافقید
همه با هم : بلهههههههه
ویو لونا همه داشتیم با هم داشتیم می رقصیدم که چشمم به اون فردی که اون طرف بار با دوستاش افتاد اون اون الکس بود که یهو الکس من دید بلند شد
دویدم سمتش و سریع بغلش کردم
الکس: دلم برات تنگ شده بود
لونا : منم خیلی تنگ شده بود
از بغل الکس اومدم بیرون و با کسی که رو به رو شدم مغزم هنگ کرد اون جئون بود ولی جوری رفتار کردم که برام مهم نیست
یک هفته قبل
ویو جئون : الان یک سال بخاطر کار رفتم آمریکا و امروز برگشتم بود درسته من خیلی یهویی رفتم و نتونستم به لونا بگم ولی امیدوار بودم که لونا من ببخشه من به کاتیا گفتم مراقبش باشه وقتی برگشتم امارت کاتیا گفت لونا همون روز رفته واقعا عصبی شدم ولی تقصیر خودم بود
( زمان حال داخل بار )
ویو جئون: اون لونا بود که الکس بغل کرد ولی وقتی من دید اهمیت نداد اون خیلی شاد بود اون حق داره به من اهمیت نده ولی چرا اینجوری قربون صدقه الکس میره
الکس: ایشون دوستم جئون هست
لونا : اوه
جئون : ما هم دیگر می شناسیم
الکس: واقعاً
لونا : اوپا حالا اینا ولش من دلم برات تنگ شده بود چرا اصلا نیومدی دیدنم
الکس: ببخشید خوشگلم
لونا : اصلأ من قهرم ( مثلاً الکی)
الکس: باشه باشه فرشته من ......( حرفش نصف موند که لونا پرید بغلش )
لونا : شوخی کردم مگه می تونم با اوپام قهر کنم
الکس: خوب بودی
لونا : عالی بودم تو چی
الکس: مگه میشه بدون تو خوب باشم
لونا میره بغل الکس میشینه
الکس: راستی جئون لونا دوست بچگیه من فکنم وقتی ۷ سالمون بود آشنا شدیم
جئون؛ ...........
ببین چقدر آدمین مهربونه با اینکه خیلی خسته داره پارت میزاره دوستون دارم قشنگام
پارت : ۲۵
جولی: بریم برقصیم
سوک هون: اوک شما هم موافقید
همه با هم : بلهههههههه
ویو لونا همه داشتیم با هم داشتیم می رقصیدم که چشمم به اون فردی که اون طرف بار با دوستاش افتاد اون اون الکس بود که یهو الکس من دید بلند شد
دویدم سمتش و سریع بغلش کردم
الکس: دلم برات تنگ شده بود
لونا : منم خیلی تنگ شده بود
از بغل الکس اومدم بیرون و با کسی که رو به رو شدم مغزم هنگ کرد اون جئون بود ولی جوری رفتار کردم که برام مهم نیست
یک هفته قبل
ویو جئون : الان یک سال بخاطر کار رفتم آمریکا و امروز برگشتم بود درسته من خیلی یهویی رفتم و نتونستم به لونا بگم ولی امیدوار بودم که لونا من ببخشه من به کاتیا گفتم مراقبش باشه وقتی برگشتم امارت کاتیا گفت لونا همون روز رفته واقعا عصبی شدم ولی تقصیر خودم بود
( زمان حال داخل بار )
ویو جئون: اون لونا بود که الکس بغل کرد ولی وقتی من دید اهمیت نداد اون خیلی شاد بود اون حق داره به من اهمیت نده ولی چرا اینجوری قربون صدقه الکس میره
الکس: ایشون دوستم جئون هست
لونا : اوه
جئون : ما هم دیگر می شناسیم
الکس: واقعاً
لونا : اوپا حالا اینا ولش من دلم برات تنگ شده بود چرا اصلا نیومدی دیدنم
الکس: ببخشید خوشگلم
لونا : اصلأ من قهرم ( مثلاً الکی)
الکس: باشه باشه فرشته من ......( حرفش نصف موند که لونا پرید بغلش )
لونا : شوخی کردم مگه می تونم با اوپام قهر کنم
الکس: خوب بودی
لونا : عالی بودم تو چی
الکس: مگه میشه بدون تو خوب باشم
لونا میره بغل الکس میشینه
الکس: راستی جئون لونا دوست بچگیه من فکنم وقتی ۷ سالمون بود آشنا شدیم
جئون؛ ...........
ببین چقدر آدمین مهربونه با اینکه خیلی خسته داره پارت میزاره دوستون دارم قشنگام
۴۲۲
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.