اسم : چرا من
اسم : چرا من
پارت ۲۶
جئون : که این طور نمی دونستم دوستا اینقدر بهم می چسبن ( بچهها جئون حسودیش میشه 😂)
لونا : هوم ما خیلی صمیمی هستیم
الکس: خوشگلم با کی اومدی بار
لونا : با دوستام
الکس: با لیا اومدی
لونا : آره و دوستای جدیدم
الکس: اهوم فکنم داخل ارتباط گرفتن خوب شدی که دوستای جدید پیدا کردی
لونا : درسته به لطف یک نفر یاد گرفتم اعتماد نکنم ولی تونستم بهترینها پیدا کنم ( قسمتی که گفت به لطف یک نفر منظورش جئون بود )
الکس: آخرین بار که حرف زدیم فکنم ۱ سال پیش بود یادت هست چرا اینقدر صدات گرفته بود
لونا : آره اون روزا خوب نبودم ولی الان اوکیم
جئون : وقتی صحبت های اون دوتا می شنیدم تاقت نداشتم چرا اون اصلأ به من اهمیت نمی ده چرا اینقدر راحت برای الکس می خنده بعد با من اینقدر خشن بود
جئون : انگار این یک سالی که ندیدمت اوکی بودی ( عصبی)
لونا : آره چرا نباشم ( عصبی)
الکس: چرا شما دوتا اینقدر تند باهم صحبت می کنین
لونا : ولش من می رم پیش بچه ها
الکس : اوک
ویو لونا: رفتم پیش بچه ها انگار حال جولی خوب نبود که مین هو اون برد خونه لیا هم که زیاد روی کرده بود اهه نگه قرار نبود اینقدر نخورن
سوک هون: من خودم لیا می برم تو هم بیا برسونم
لونا : ولش حالا که خورده بزار یکم بخوره وگرنه فردا اینقدر غور غور می کنه حالا که مست بودم چرا نزاشتین بیشتر بخورم
سوک هون : اوک ولی ۳۰ دقیقه دیگه بریم
لونا: باشه حالا بیا یکی باهات آشنا کنم ..........
های لطفاً حمایت کنید لطفاً
پارت ۲۶
جئون : که این طور نمی دونستم دوستا اینقدر بهم می چسبن ( بچهها جئون حسودیش میشه 😂)
لونا : هوم ما خیلی صمیمی هستیم
الکس: خوشگلم با کی اومدی بار
لونا : با دوستام
الکس: با لیا اومدی
لونا : آره و دوستای جدیدم
الکس: اهوم فکنم داخل ارتباط گرفتن خوب شدی که دوستای جدید پیدا کردی
لونا : درسته به لطف یک نفر یاد گرفتم اعتماد نکنم ولی تونستم بهترینها پیدا کنم ( قسمتی که گفت به لطف یک نفر منظورش جئون بود )
الکس: آخرین بار که حرف زدیم فکنم ۱ سال پیش بود یادت هست چرا اینقدر صدات گرفته بود
لونا : آره اون روزا خوب نبودم ولی الان اوکیم
جئون : وقتی صحبت های اون دوتا می شنیدم تاقت نداشتم چرا اون اصلأ به من اهمیت نمی ده چرا اینقدر راحت برای الکس می خنده بعد با من اینقدر خشن بود
جئون : انگار این یک سالی که ندیدمت اوکی بودی ( عصبی)
لونا : آره چرا نباشم ( عصبی)
الکس: چرا شما دوتا اینقدر تند باهم صحبت می کنین
لونا : ولش من می رم پیش بچه ها
الکس : اوک
ویو لونا: رفتم پیش بچه ها انگار حال جولی خوب نبود که مین هو اون برد خونه لیا هم که زیاد روی کرده بود اهه نگه قرار نبود اینقدر نخورن
سوک هون: من خودم لیا می برم تو هم بیا برسونم
لونا : ولش حالا که خورده بزار یکم بخوره وگرنه فردا اینقدر غور غور می کنه حالا که مست بودم چرا نزاشتین بیشتر بخورم
سوک هون : اوک ولی ۳۰ دقیقه دیگه بریم
لونا: باشه حالا بیا یکی باهات آشنا کنم ..........
های لطفاً حمایت کنید لطفاً
۱.۱k
۰۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.