part

part 116
لیلی: جنیور ما لباس هارو تو کمد میزاریم تو برو وسایل عروسی رو بیار درستش کنیم
جنیور: اوکی
جنیور رفت خونه سوزومه و وسایل رو اورد بعد اماده کردن وسایل لیلی و جنیور باهم رفتن به باغی که قرار بود عروسی رو اجرا کنن وجنتا از کارکنای اونجا برای کمک اومدن باهم باغ رو تزئین کردن سوزومه هم به کمک الن باهم وسایل خونه رو چیدن شب حوالی سه کار باغ تموم شد جنیور لیلی رو برد خونش و خودشم برگشت خونه مشترکشون خونه سکوت بود
جنیور: سوزومه
الن: خسته نباشید اقا
جنیور: سوزومه کجاست
الن: روی کاناپه از خستگی خوابشون برد
جنیور: اوکی توهم میتونی بری حتما خیلی خسته شدی
الن: ممنون اقا
جنیور: کسی میاد دنبالت؟ خودم برسونمت الان دیر وقت
الن: نه ممنون شوهرم میاد دنبالم
جنیور: اوکی به سلامت
الن رفت جنیور هم سوزومه رو براید استایل بغل کردو روی تخت خوابوند رفت یه دوش چند مینی گرفت شلوار پوشیدو خوابید
«صبح»
ویو سوزومه
صبح با سردرد بیدار شدم دیدم روی تخت بودم تا جایی که یادم میاد روی مبل خوابیده بودم خواستم بلند شم متوجه شدم دستای کسی دور کمرمه چرخیدم طرفش جنیور لخت خوابیپه بود جیق بلندی کشیدم که جنیور از تخت پایین پرید
جنیور: چته اول صبحی
سوزومه: تو چرا لختی چرا من روی تختم اصلا چرا من پیش تو ام
جنیور: نفس بکش دختر.... دیشب روکاناپه خوابت برده بود گذاشتمت رو تختو رفتم دوش گرفتم وقتی اومدم بیرون گشادیم شد چیزی بپوشم یه شلوار تنم کردمو خوابیدم
سوزومه: هووووف
جنیور بانگاه شیطونی بهم خیره شدو از جاش بلند شد
جنیور: چی توسرت بود بیبی
سوزومه: هیچی
جنیور: از چهره اشفتت معلومه
سوزومه: خب که چی ها الان چیرو میخوای ثابت کنی؟
جنیور: ثابت شدست
سوزومه: ساعت الان چند
جنیور یه نگاه ساعت مچیش کرد
جنیور: هفت و نیم
سوزومه: پاشو بریم صبحونه بخوریم کلی کار داریم
جنیور: امیلی گفت ساعت ده برای میکاپت میاد
سوزومه: مراسم برای ساعت یک دیگه نه
جنیور: اره
سوزومه: باغ چطور پیش رفت
جنیور: تموم شد خیالت راحت
سوزومه: امروز باید با الن برم خونم رو مرتب کنم
جنیور: چرا
سوزومه: هارو و کایا قرار اونجا زندگی کنن
جنیور: برای چی میان امریکا
سوزومه: تا من خوب اموزش ببینم میخوام اون اونجارو مدیریت کنه
جنیور: کایا چی
سوزومه: اونا تو رابطن
جنیور: اوکی پس بعد صبحونه میرسونمت قبل ساعت ده هم میام دنبالت
دیدگاه ها (۲)

part 117اسلاید دوم لباس سوزومه اسلاید سوم لباس لیلی اسلاید چ...

part 118سوزومه: عوع از کی تاحالا حال بهم زن شدی ری: از وقتی ...

part 115اسلاید دو لباس خواب سوزومه جنیور: هر اتاق حموم و سرو...

part 114سوزومه: من امادم بریمجنیور: لیلی نمیاد؟ سوزومه: میاد...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۱#

P¹¹ویو تینا از خواب با صدای دوش حمام بیدار شدم - آه دوباره ج...

دم صبحه. داریم از ساحل برمی‌گردیم. بارون میاد. مستیم. بهت می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط