ادامه پارت ۱۰
ادامه پارت ۱۰
مغزم درگیر حرف سوهی بود یعنی واقعا من ا.ت و دوست داشتم؟
بیخیال این چیزا شدم و چشمامو بستم که به ثانیه نکشیده خوابم برد
ولی این بار هم بدون اون کابوس ها خوابیدم
چرا هر وقت پیش ا.ت بودم اون کابوس ها از بین میرفتن؟
[ اگه نفهمیدین بگم که ا.ت تنها خوابیده بود برای همین اون کابوس هارو دیده بود ولی فلیکس پیش ا.ت خوابیده برای همین اون کابوس هارو ندیده ولی ا.ت وقتی فلیکس پیشش خوابید کابوسش تموم شد و راحت خوابید]
مغزم درگیر حرف سوهی بود یعنی واقعا من ا.ت و دوست داشتم؟
بیخیال این چیزا شدم و چشمامو بستم که به ثانیه نکشیده خوابم برد
ولی این بار هم بدون اون کابوس ها خوابیدم
چرا هر وقت پیش ا.ت بودم اون کابوس ها از بین میرفتن؟
[ اگه نفهمیدین بگم که ا.ت تنها خوابیده بود برای همین اون کابوس هارو دیده بود ولی فلیکس پیش ا.ت خوابیده برای همین اون کابوس هارو ندیده ولی ا.ت وقتی فلیکس پیشش خوابید کابوسش تموم شد و راحت خوابید]
۶.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.