نفرتی که تبدیل به عشق شد

نفرتی که تبدیل به عشق شد
P21
چسبوندم به لبه استخر رو لبام رو اسیر لباش کرد
(ویو کوک)
آنقدر بهم نزدیک شده بود که دیگه طاقت نیاوردم
این بار اون بود که بهم نزدیک میشد
صفت گرفتمش و بردمش به لبه استخر لبام رو چسبوندم به لباش و مک های آرومی زدم سعی داشت ازم جدا بشه ولی محکم گرفتمش
همینطور میبوسیدمش دستم رو از گردنش به سمت بند مایوش بردم بند مایوش رو از دستش در اوردم
دستش رو گذاشت روی سینم و هل ریزی بهم داد
لبام رو جدا کردم تا نفس بگیره به ثانیه نکشید که دوباره لبام رو گذاشتم رو لباش
بند دیگش رو هم در آوردم از لبش جدا شدم و از گردنش شروع کردم به کیس مارک گذاشتن همینطوری میرفتم پایین تر که دیدم ا.ت داره میلرزه و خودش رو توی بغلم جا می‌کنه انگار از چیزی فرار میکرد دیدم داره به اون طرف استخر اشاره می‌کنه برگشتم و دیدم که.......
دیدگاه ها (۵)

۳۰تایی شدنمون مبارکککککککککککک🎊🎊🎊🎂🎊🎂🎂🎉🎉

نفرتی که تبدیل به عشق شدP22دیدم داره به اون طرف استخر اشاره ...

نفرتی که تبدیل به عشق شدP20اصلا دوس نداشتم با این سر و وضع ب...

این پارت ۶ هست چون حذف شده بود دوباره گذاشتم

{مافیای من}{پارت ۷}بلنشدم ببینم چی شده چی کارم داره که یهو ا...

عشق چیز خوبیه پارت ۵ که یهو یه پسری رو دیدم که قیافش برام اش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط