- تو بودی که فک میکردی اگه بری من میمیرم هوووو هووو وقتی
- تو بودی که فک میکردی اگه بری من میمیرم هوووو هووو وقتی کع برمیگردی دوباره جون میگیرم هووووووووووو هو
+ وای خدا بچه خفه شو مغزم ترکید
- نمیخوام پاش برو تو یه اتاق دیگه بخواب
+ ای خدا من تا نصف شب بیدار بودم کار میکردم اومدیم بخوابیم شما فاز خانندگی گرفتی
- صدا به این قشنگی خیلیم دلت بخواد
+ صدا؟؟؟؟ بنده حرفی ندارم
- سگ . بلش تو بخواب من میرم سر کار
+ اوکی مراقب خودت بلش کارت تموم شد بزنگ بیام دنبالت
- باشه ... بابای
بعد کلی مسخره بازی از خونه زدم بیرون و رفتم سر کار ... توی یه شرکت تجاری کار میکنم منشی اونجام .. همه توی شرکت باهام اوکین ... ولی خب رئیس یکم بد جور نگا میکنه ....
- سلام خیلی خوش اومدید
× ممنون تنین جان میشه اون مدارکو برام بیاری
- چشم الان میارم شما بفرمایید
مدارکو براش بردم بعد اینکه کارامو کردم وسایلمو جم کردم خواستم زنگ بزنم به سپهر بیاد دنبالم کع یزدان رئیسم گف
× تنین جان میتونی امشب باهام بیای خونه .. یه چن تا کار هس بدم بت ببری خونه واسم کامل کنی
- اما اخع
× لطفا زیاد طول نمیکشع
قبول کردم اما ته دلم شور میزد بدم شور میزد برا همون قبل اینکه باهاش برم به سپهر پیام دادم =- سپهر رئیس شرکتم داره منو میبره خونشون بم چن تا مدرک بده ادرسو میفرستم زنگ زدم بت اونجا بیا دنبالم
بعدم واس ادرسو فرستادم رسیدیم خونه یزدان که گف
× خب بریم بالا
- بلع؟
× بریم بالا دیه مدارک کع اینجا نی
- ام میشه بیارید اینجا
× بابا تنین مسحره بازی چیع میریم بالا یه چای میخوری دیه
شک کردم بش به سپهر پیام دادم =- حس بدی دارم بیا دنبالم رسیدی زنگ بزن اگ جواب ندادم بیا بالا کمکم
چای و خوردم بعد اینکه چای و خوردم احساس سر گیجه کردم کع یهو صورت یزدانو جلوی صورتم دیدم نزدیکم شد دستشو گذاشت رو شونه هام کع گوشی زنگ خورد یزدان گوشی و پرت کرد کنار دوباره اومد سمتم سرشو بیش از جد بهم نزدیک بود اومد فاصله رو از بین ببره یهو در شکسته شدو سپهر اومد تو اون مرتیکع رو زد و پرتش کرد کنار بعدم زنگ زد به پلیس .. اومد پیشمو بغلم کرد
+ ببخشید دیر رسیدم شرمندم عشقم
- قول میدی پیشم بمونی
+ اوم قول میدم خودم پیشتم نگران هیچی نبلش
پلیسا اومدن و اون عوضیو دستگیر کردن سپهر بغلم کردو گذاشت بهمو تو ماشین توی مسیر کلی گریه کردمو نفهمیدم چیشد یهو خوابم برد ...... یهو خودمو توی هوا حس کردم سرم به سینه یکی چسبیده بود سرمو به سینش فشار دادم صدای ضربان قلبش ارام بخش بود خیلی زیاددد باز چشام گرم شد منو رو تخت گذاشتو بعد پیشونیو بوسید .....
پارت 1 نویسنده sa
اسم = تنهام نزار
+ وای خدا بچه خفه شو مغزم ترکید
- نمیخوام پاش برو تو یه اتاق دیگه بخواب
+ ای خدا من تا نصف شب بیدار بودم کار میکردم اومدیم بخوابیم شما فاز خانندگی گرفتی
- صدا به این قشنگی خیلیم دلت بخواد
+ صدا؟؟؟؟ بنده حرفی ندارم
- سگ . بلش تو بخواب من میرم سر کار
+ اوکی مراقب خودت بلش کارت تموم شد بزنگ بیام دنبالت
- باشه ... بابای
بعد کلی مسخره بازی از خونه زدم بیرون و رفتم سر کار ... توی یه شرکت تجاری کار میکنم منشی اونجام .. همه توی شرکت باهام اوکین ... ولی خب رئیس یکم بد جور نگا میکنه ....
- سلام خیلی خوش اومدید
× ممنون تنین جان میشه اون مدارکو برام بیاری
- چشم الان میارم شما بفرمایید
مدارکو براش بردم بعد اینکه کارامو کردم وسایلمو جم کردم خواستم زنگ بزنم به سپهر بیاد دنبالم کع یزدان رئیسم گف
× تنین جان میتونی امشب باهام بیای خونه .. یه چن تا کار هس بدم بت ببری خونه واسم کامل کنی
- اما اخع
× لطفا زیاد طول نمیکشع
قبول کردم اما ته دلم شور میزد بدم شور میزد برا همون قبل اینکه باهاش برم به سپهر پیام دادم =- سپهر رئیس شرکتم داره منو میبره خونشون بم چن تا مدرک بده ادرسو میفرستم زنگ زدم بت اونجا بیا دنبالم
بعدم واس ادرسو فرستادم رسیدیم خونه یزدان که گف
× خب بریم بالا
- بلع؟
× بریم بالا دیه مدارک کع اینجا نی
- ام میشه بیارید اینجا
× بابا تنین مسحره بازی چیع میریم بالا یه چای میخوری دیه
شک کردم بش به سپهر پیام دادم =- حس بدی دارم بیا دنبالم رسیدی زنگ بزن اگ جواب ندادم بیا بالا کمکم
چای و خوردم بعد اینکه چای و خوردم احساس سر گیجه کردم کع یهو صورت یزدانو جلوی صورتم دیدم نزدیکم شد دستشو گذاشت رو شونه هام کع گوشی زنگ خورد یزدان گوشی و پرت کرد کنار دوباره اومد سمتم سرشو بیش از جد بهم نزدیک بود اومد فاصله رو از بین ببره یهو در شکسته شدو سپهر اومد تو اون مرتیکع رو زد و پرتش کرد کنار بعدم زنگ زد به پلیس .. اومد پیشمو بغلم کرد
+ ببخشید دیر رسیدم شرمندم عشقم
- قول میدی پیشم بمونی
+ اوم قول میدم خودم پیشتم نگران هیچی نبلش
پلیسا اومدن و اون عوضیو دستگیر کردن سپهر بغلم کردو گذاشت بهمو تو ماشین توی مسیر کلی گریه کردمو نفهمیدم چیشد یهو خوابم برد ...... یهو خودمو توی هوا حس کردم سرم به سینه یکی چسبیده بود سرمو به سینش فشار دادم صدای ضربان قلبش ارام بخش بود خیلی زیاددد باز چشام گرم شد منو رو تخت گذاشتو بعد پیشونیو بوسید .....
پارت 1 نویسنده sa
اسم = تنهام نزار
۴.۷k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.