فک کردم سپهره همین که درو باز کردم یزدانو توی چهار چوب در
فک کردم سپهره همین که درو باز کردم یزدانو توی چهار چوب در دیدم ترسناک بود خیلی ترسناک از چشاش خون میزد بیرون میترسیدم اومدم در و ببندم که پاشو گذاشت لای در درو هول داد پشت در بودم یهو پرت شدم رو زمین از گوشه لبم خون میومد اومد تو درو بست کنارم رو زمین نشست ، ترس تمام وجودمو گرفته بود ، چیکار میکردم خداااا ، دستشو گذاست گوشه لبم سرشو نزدیکم کردو خون کنار لبمو با زبونش پاک کرد ، داشتم بالا میاوردم حالم خیلی بد بود احساس خفگی داشتم بی دفاع بودم خوابوند بهمو زمین و روم نشست سعی کردم کنارش بزنم اما زورش خیلی زیاد بود انقد گریه کرده بودمو جیغ زده بودم که دیگه صدام در نمیومد نفس نداشتم ،،
× کوچولوی من اروم چیزی نی بهتره انقد دست و پا نزنی
- ولم کن عوضیییی
× نچ نمیشه من حالا حالا ها باهات کار دارم اون دوس پسر عوضیت نباید بم توهین میکرد حالا میخوام التماس کردنشو ببینم
- با سپهر چیکار داری کاری به کار اون نداشته بلش
× بیاید دستو پاشو ببندید
اینو گفتو درو باز کرد چن نفر دست و پامو بستنو گذاستم توی ماشین ،، خیلی میترسیدم کل مسیرو گریه کردم ، بهمو بردن اوی یه کارخونه متروکه میترسیدم خیلی ...
× خب کوچولوی من حالا با چشای خودت میبینی اون عوضی چطوری بم التماس میکنه
- گفتم کاری به کلر اون نداسته باش
× اون عوضیی چی داره که انقد ددسش داری هان
- اون بهترین مردیه که تاحالا دیدم نمیزارم اذیتش کنی
× حالام التماسشو میبینی
گوشیشو گرف دستشو زنگ زد
× سپهر خان دوس داشتنی
+ توی عوضیییی تنین کجاس کثافت چی کارش کردی هانننن
× اروم بلش کاریش نکردم
+ کثافت ولش کن ولش کن عوضیییی
× ساعت ۶ بیا به این ادرس تنها میای منم قول میدم کاریش نداسته بلشم
نباید میمومد حاضر بودم هر دردیو تحمل کنم ولی التماس اونو نبینم
پارت ۳ نویسنده sa
× کوچولوی من اروم چیزی نی بهتره انقد دست و پا نزنی
- ولم کن عوضیییی
× نچ نمیشه من حالا حالا ها باهات کار دارم اون دوس پسر عوضیت نباید بم توهین میکرد حالا میخوام التماس کردنشو ببینم
- با سپهر چیکار داری کاری به کار اون نداشته بلش
× بیاید دستو پاشو ببندید
اینو گفتو درو باز کرد چن نفر دست و پامو بستنو گذاستم توی ماشین ،، خیلی میترسیدم کل مسیرو گریه کردم ، بهمو بردن اوی یه کارخونه متروکه میترسیدم خیلی ...
× خب کوچولوی من حالا با چشای خودت میبینی اون عوضی چطوری بم التماس میکنه
- گفتم کاری به کلر اون نداسته باش
× اون عوضیی چی داره که انقد ددسش داری هان
- اون بهترین مردیه که تاحالا دیدم نمیزارم اذیتش کنی
× حالام التماسشو میبینی
گوشیشو گرف دستشو زنگ زد
× سپهر خان دوس داشتنی
+ توی عوضیییی تنین کجاس کثافت چی کارش کردی هانننن
× اروم بلش کاریش نکردم
+ کثافت ولش کن ولش کن عوضیییی
× ساعت ۶ بیا به این ادرس تنها میای منم قول میدم کاریش نداسته بلشم
نباید میمومد حاضر بودم هر دردیو تحمل کنم ولی التماس اونو نبینم
پارت ۳ نویسنده sa
۳.۰k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.