نه قهرمان

نه قهرمان
پارت ۷

جین با دیدن فرد پشت در حسابی تعجب می‌کنه که جیهوپ بهش میگه :
چیشده کی پشت دره ؟
جین : خانواده میا هستند
بچه ها : چییییییییییییی اونا اینجا چیکار میکنند
جین : اگر میدونستم تعجب نمی‌کردم
شوگا : حالا چه غلطی بکنیم ؟ نباید بزاریم میا بفهمه و گرنه دوباره حالش بده میشه
ویو میا :
یه چند دقیقه ای هست که از خواب بیدار شدم درسته حالم بده ولی میتونم خودمو کنترل کنم میخواستم از اتاقم بیام بیرون که دیدم بچه ها دارند با هم حرف میزنند و گفتند نباید میا بفهمه پس پشت در وایسادم و به آیفون نگاه کردم که دیدم به اصطلاح خانواده ام اونجان خیلی عصبی شدم با خودم گفتم :
اینا اینجا چیکار میکنند
ادمین :
بچه ها تا خواستند درو باز کنند میا میاد بیرون و میگه :
بزار خودم باز کنم
نامجون : نه میا الان شرایط خوبی نیست برو بالا
میا : اونا بخاطر من اومدند پس چرا ازشون استقبال نکنم ( نیشخند و لحن ترسناک )
دوباره صدای در اومد اینبار کیا خیلی عصبانی بود و سریع درو باز کرد و گفت :
بفرمایید ( سرد )
مادر میا : سلام دختر خوشگلم خوبی ؟( خوشحال )
میا : علیک السلام خیر به لطف شما اینجا چیکار میکنید ؟( سرد )
مادر میا : اومدیم دنبالت که ببریمت کره و مثل یه خانواده شاد زندگی کنیم بچه ها خیلی ممنونم که از میا نگهداری کردید ولی میا الان میخواد با ما باشه
میا : وایسا با هم بریم داری تند میری ؟ کجا همراه شما بیایم من دیگه پامو تو خونه شما نمیزارم ( خیلی عصبی )
مادر میا : ولی ما خانواده تو هستیم
میا : هه اسم خانواده حرمت داره نه لذت به شماها باید بگویند حرمله نه خانواده شما هیچ جوره به عنوان خانواده من حساب نمیشوید
پدر میا : با مادرت درست صحبت کن نتیجه تمام زحمات ما اینه ؟
میا : چه طور زحمتی ها ؟ زحمت کتک ها؟ زحمت شکنجه ها؟ زحمت طرد شدن ها؟ اینا زحمت هستند یا عقده که سر من خالی میکردید ؟
مادر میا : دخترم من متاسفم بابت همه اون اتفاق ها ولی قول میدم دیگه اتفاق نیافتد
میا : هه همین متاسفم تمام اون بلاهایی که سرو آوردید بنظرتون با یه متاسفم درست میشه ؟ این همه سال منو اذیت کردید بد ترین بلاها سرم آورید شب و روز منو می‌زدید و تحقیرم میکردید همه اینها با یه متاسفم درست میشه ؟
پدر میا : درست صحبت کن هی هیچی نمیگم ( عصبی)
میا :
ادامه دارد .....

هیییی حال میکند کجا ول میکنم 🤣🤣