فیک(سرنوشت )پارت ۷۳
فیک(سرنوشت )پارت ۷۳
آلیس ویو
جونگ کوک سرشو روی شونم گذاشته بودُ در حال که دستشو نوازش وار روی شکمم می کشید باهام حرف میزد..
تهیونگ و هلنام بعد از کلی اذیت کردن هم کنارمون اومدن..
تهیونگ: هی دوتا مرغ عاشق..چند وقته این قدر باهم صمیمی شدین..
جونگ کوک برای جواب دادن سؤال تهیونگ سرشو از روی شونم برداشت و در جوابش گفت
جونگ کوک: بعدی اینکه فهمیدم آلیس کیست.
تهیونگ: صبر کن منظور..؟
جونگ کوک: تپه گل های رُز و یادته..و اون دختری که اونجا باهاش آشنا شدیم
تهیونگ: خب آره!!
جونگ کوک: اون آلیسه
تهیونگ: خب شوخی باحالی بود ممنون خندیدم..
جونگ کوک با حالت پوکر دوباره گفت
جونگ کوک: بنظرت من به شوخی گفتم
تهیونگ: خب نه..اما من باورم نمیشه که اون آلیس باشه..
جونگ کوک: اما من باورم میشه..
هلنا: چجوری فهمیدی
جونگ کوک: یچیزی ازش داشتم
تهیونگ:مثلا چی چیزی؟؟
جونگ کوک: یه کش مو.
تهیونگ خندید و گفت
تهیونگ: کش مو!!
جونگ کوک: آره تنها چیزی که ازش داشتم
هلنا: آلیس..جونگ کوک درست میگه
آلیس: اوهوم..
هلنا : واییی باورم نمیشههه...
آلیس: و البته..میخاستم یه موضوع دیگه رو هم بگم..من همون دختریم که نمیتونست درست اسب سواری کنه..
جونگ کوک: کدوم؟؟
آلیس: همونی که تیراندازی رو یادش دادی..
تهیونگ: همون رو مخه و یا اون آرومه..
آلیس: رو مخ..آروم مایا بود..
جونگ کوک: یک دقیقه..تو ..تو..
آلیس: اون روز من کش مو رو توی دستت دیدم..و بعدی دیدن کش مو توی کشو اتاقت مطمئن شدم اون پسر تو بودی..و اونی که گفت "یه جونم"اونم تهیونگه مگه نه؟!
هلنا: یه جون؟؟
تهیونگ: آره.. بیرون از قصر با صورت پوشیده میریم و با اسم های متفاوت..
جونگ کوک: من تو شوکم..اصلا مگه امکان داره من دوباره دیده باشمت و ندونم تو همون عشق گمشده می...
آلیس: خب دیگه واسه ما که امکان داشت..
جونگ کوک: باورم نمیشه..سرنوشت منو تو از همون اول به هم رقم خورده بود..
آلیس: آره.
جونگ کوک: منم یه سؤال دارم وقت نشد بپرسم ..شما دوتا تهیونگ و هلنا..چجوری خبر شدین آلیس بارداره..؟
هلنا: آلیس گفت..
جونگ کوک:آلیسس...!
آلیس: خب هلنا اسرار کرد..تقصیر من نیس..
هلنا: من تنها نبودم تهیونگم اسرار داشت بدونه..
جونگ کوک: مطمئنم از تو دهن لق تر تو دنیا پیدا نمیشه..
آلیس:جونگ کوکککک(کشیده)
غلط املایی بود معذرت 🤍💜
نمیدونم شرط بزارم یا نه🤔🤔خب این پارتم شرط نداریم اما یه واژه ای به اسم "حمایت "داریم پس حمایت یادت نره.
امروز چندتا کلاغ از طرف اژده هام خبر آورد که گفته از خواب زمستونی بیدار شده و میخواد دوباره وارد فیک بشه.
پس واسه چند پارت بعد منتظر اژده هام باشین یکمی راهش دوره تا اینجا برسه یه چند پارتی میگذره.😉
آلیس ویو
جونگ کوک سرشو روی شونم گذاشته بودُ در حال که دستشو نوازش وار روی شکمم می کشید باهام حرف میزد..
تهیونگ و هلنام بعد از کلی اذیت کردن هم کنارمون اومدن..
تهیونگ: هی دوتا مرغ عاشق..چند وقته این قدر باهم صمیمی شدین..
جونگ کوک برای جواب دادن سؤال تهیونگ سرشو از روی شونم برداشت و در جوابش گفت
جونگ کوک: بعدی اینکه فهمیدم آلیس کیست.
تهیونگ: صبر کن منظور..؟
جونگ کوک: تپه گل های رُز و یادته..و اون دختری که اونجا باهاش آشنا شدیم
تهیونگ: خب آره!!
جونگ کوک: اون آلیسه
تهیونگ: خب شوخی باحالی بود ممنون خندیدم..
جونگ کوک با حالت پوکر دوباره گفت
جونگ کوک: بنظرت من به شوخی گفتم
تهیونگ: خب نه..اما من باورم نمیشه که اون آلیس باشه..
جونگ کوک: اما من باورم میشه..
هلنا: چجوری فهمیدی
جونگ کوک: یچیزی ازش داشتم
تهیونگ:مثلا چی چیزی؟؟
جونگ کوک: یه کش مو.
تهیونگ خندید و گفت
تهیونگ: کش مو!!
جونگ کوک: آره تنها چیزی که ازش داشتم
هلنا: آلیس..جونگ کوک درست میگه
آلیس: اوهوم..
هلنا : واییی باورم نمیشههه...
آلیس: و البته..میخاستم یه موضوع دیگه رو هم بگم..من همون دختریم که نمیتونست درست اسب سواری کنه..
جونگ کوک: کدوم؟؟
آلیس: همونی که تیراندازی رو یادش دادی..
تهیونگ: همون رو مخه و یا اون آرومه..
آلیس: رو مخ..آروم مایا بود..
جونگ کوک: یک دقیقه..تو ..تو..
آلیس: اون روز من کش مو رو توی دستت دیدم..و بعدی دیدن کش مو توی کشو اتاقت مطمئن شدم اون پسر تو بودی..و اونی که گفت "یه جونم"اونم تهیونگه مگه نه؟!
هلنا: یه جون؟؟
تهیونگ: آره.. بیرون از قصر با صورت پوشیده میریم و با اسم های متفاوت..
جونگ کوک: من تو شوکم..اصلا مگه امکان داره من دوباره دیده باشمت و ندونم تو همون عشق گمشده می...
آلیس: خب دیگه واسه ما که امکان داشت..
جونگ کوک: باورم نمیشه..سرنوشت منو تو از همون اول به هم رقم خورده بود..
آلیس: آره.
جونگ کوک: منم یه سؤال دارم وقت نشد بپرسم ..شما دوتا تهیونگ و هلنا..چجوری خبر شدین آلیس بارداره..؟
هلنا: آلیس گفت..
جونگ کوک:آلیسس...!
آلیس: خب هلنا اسرار کرد..تقصیر من نیس..
هلنا: من تنها نبودم تهیونگم اسرار داشت بدونه..
جونگ کوک: مطمئنم از تو دهن لق تر تو دنیا پیدا نمیشه..
آلیس:جونگ کوکککک(کشیده)
غلط املایی بود معذرت 🤍💜
نمیدونم شرط بزارم یا نه🤔🤔خب این پارتم شرط نداریم اما یه واژه ای به اسم "حمایت "داریم پس حمایت یادت نره.
امروز چندتا کلاغ از طرف اژده هام خبر آورد که گفته از خواب زمستونی بیدار شده و میخواد دوباره وارد فیک بشه.
پس واسه چند پارت بعد منتظر اژده هام باشین یکمی راهش دوره تا اینجا برسه یه چند پارتی میگذره.😉
۲۴.۴k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.