رمان ماهک پارت 43
#رمان_ماهک #پارت_43
ارش:زنگ میزنم به نازی باهاش صحبت کن چیزی نگفتم که ادامه داد چند لحظه پیش که رضا اینجا بود بخاطر این پسره سهیل اعصابش خورد بود با نازی بحثش شد پشت تلفن حالا ناراحت شده بینشون شکرابه باهاش صحبت کن و براش توضیح بده
کتابمو بستم سری تکون دادم و اروم گفتم باشه
شمارشو گرفت صداشو گذاشت روی اسپیکر
_سلام ارش
+سلام نازی جون خوبی
_عه تویی عزیز دلم خوبی،کجایی دختر چرا کم پیدایی
+خوبم فدات شم تو خوبی
_خداروشکر به ارش بگو لااقل بزاره بیایم اونجا ببینیمت نه میزاره بیای نه میزاره بیایم این چه وضعشه اخه
میترسیدم چیزی بگم اما برااینکه بیشتر از این ادامه نده گفتم
+داره میشنوه اتفاقا
خندید و گفت
_بزار بشنوه پس
باخنده گفتم
+نازی جونم من مزاحمت نباشم عزیزم زنگ زدم یه عذر خواهی کنم واقعیتش رضا اعصابش از دست بحث و دعوای ما دوتا خورد بود دیگه سرتو خالی کرد باید ببخشی بخدا
با لحن بامزه ای گف غلطططط کرد که سرمن خالی کرد ولی باشه عشقم بخاطر تو اینبارو میبخشمش و بعدم خندید و گفت ماهک خیلی سر به سر ارش نزار جوابشو هم نده هرچی بهت گفت یدفه دیدی گرفت زدتاااااااا
خندم گرفته بود بیچاره فک میکنه ارش تالا دستش روم بلند نشده
خنده ی مصنوعی کردم و گفتم چشم هرچی شما بگی من دیگه مزاحمت نباشم خانومی
_مراحمی عزیزدلم مراقب خودت باش
+چشم توام همین طور خداحافظ
گوشیو قطع کردم و دادمش بهش
ارش گوشیو ازم گرفت و با شیطنت نگاهی بهم انداخت و گفت...
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
@roman124
ارش:زنگ میزنم به نازی باهاش صحبت کن چیزی نگفتم که ادامه داد چند لحظه پیش که رضا اینجا بود بخاطر این پسره سهیل اعصابش خورد بود با نازی بحثش شد پشت تلفن حالا ناراحت شده بینشون شکرابه باهاش صحبت کن و براش توضیح بده
کتابمو بستم سری تکون دادم و اروم گفتم باشه
شمارشو گرفت صداشو گذاشت روی اسپیکر
_سلام ارش
+سلام نازی جون خوبی
_عه تویی عزیز دلم خوبی،کجایی دختر چرا کم پیدایی
+خوبم فدات شم تو خوبی
_خداروشکر به ارش بگو لااقل بزاره بیایم اونجا ببینیمت نه میزاره بیای نه میزاره بیایم این چه وضعشه اخه
میترسیدم چیزی بگم اما برااینکه بیشتر از این ادامه نده گفتم
+داره میشنوه اتفاقا
خندید و گفت
_بزار بشنوه پس
باخنده گفتم
+نازی جونم من مزاحمت نباشم عزیزم زنگ زدم یه عذر خواهی کنم واقعیتش رضا اعصابش از دست بحث و دعوای ما دوتا خورد بود دیگه سرتو خالی کرد باید ببخشی بخدا
با لحن بامزه ای گف غلطططط کرد که سرمن خالی کرد ولی باشه عشقم بخاطر تو اینبارو میبخشمش و بعدم خندید و گفت ماهک خیلی سر به سر ارش نزار جوابشو هم نده هرچی بهت گفت یدفه دیدی گرفت زدتاااااااا
خندم گرفته بود بیچاره فک میکنه ارش تالا دستش روم بلند نشده
خنده ی مصنوعی کردم و گفتم چشم هرچی شما بگی من دیگه مزاحمت نباشم خانومی
_مراحمی عزیزدلم مراقب خودت باش
+چشم توام همین طور خداحافظ
گوشیو قطع کردم و دادمش بهش
ارش گوشیو ازم گرفت و با شیطنت نگاهی بهم انداخت و گفت...
〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰 〰
@roman124
۳.۶k
۲۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.