موهیتو من🤍🌵pt25
ا.ت : هنوز باورم نمیشه ک جیمین برادرته
شوگا : باید باورت بشه
ا.ت : خوب اگر جیمین برادرت باشه ... تو به برادرت حسودی میکردی 😂 😂
شوگا : اره مشکلش چیه
ا.ت : اخه چرا بهش حسودی میکنی
شوگا : دلیلش رو قبلا بهت گفتم خوشم نمیاد تو خونه ی من با کس دیگه ای رابطه ای صمیمی داشته باشی
ا.ت : یعنی چی ؟
شوگا : یعنی میخوام از دیگران دوری کنی
ا.ت : اها تازه گرفتم
شوگا : واقعا 😳
ا.ت : اره ببین تو نمیخوای من با اعضای خانوادت صمیمی بشم چون به هر حال من یه روز از اینجا میرم و همیشگی نیستم و یه جوری من نامزد تو هستم اگر یه وقت ببینه منو با کسی ببینه فکر بدی میکنه
شوگا : خیلی خنگی خیلی 😑😑
ا.ت : مگه اینطوری نیست ؟
شوگا : چرا یه مقداری این طوری اصلا ولش
ا.ت : بوش ... میخوام برم حموم
شوگا : خوب چی کار کنم
ا.ت : تو به من میگی خنگ خودت از من بدتری ... بلند شو برو بیرون میخوام برم حموم
شوگا : کلید رو بده مثل پیر زن ها انداختی تو گاوصندق سیار ت
ا.ت : یااااا یعنی من پیر زنممممم
شوگا : اره هستی 😂
ا.ت : ک.ثافت 😂 بگیر حالا برو بیرون
شوگا : قبل از ساعت 7 اماده باشی هااااا
ا.ت : چشممممم
( رفتی حموم وقتی در اومدی ساعت یه ربع 5 بود باید زود حاضر میشدی )
ویو شوگا
جین : شوگا
شوگا : هوم
جین : جیهوپ میخواد بیاد پایین تو مهمون ی
شوگا : ن نمیخواد اون هنوز حالش کاملا خوب نشده
ته : چرا این دختر نمیاد الان مهمون ها میرسن ( ساعت یه ربع به 7 شده بود )
شوگا : حالا خوبه بهش گفتم قبل از ساعت 7 پایین باش ... سلن کجا ؟
سلن : اقا ا.ت خانم گفتن برم بالا یه مشکلی براشون پیش اومده انگار با لباسشون یه مشکلی دارن
شوگا : خودم میرم تو برو سر کار هات سر همه ی میز ها گل گذاشتین ؟
سلن : بله اقا فقط دوتا مونده
شوگا : پس برو اون دوتا هم بزار
* در زدن *
ا.ت : سلن بیا تو چرا دیگه در میزنی * پریشون *
شوگا : ....
ا.ت : یاااا تو چرا اومدییییی
شوگا : خیلی خوشگل شدی ا.ت ولی لباست بازه
ا.ت : مرسی تو ام خیلی خوشتیپ شدی بابا من چی کار کنم همه ی لباس های مجلسی توی کمد چاک دارن یقشون هم بازه
شوگا : از دست این خیاط خوب مشکلت چی بود
ا.ت : زیپم رو بکش بالا خودم نمیتونم
شوگا : اوکی برگرد
( چون لباست بلند بود زیپش تا گودی کمرت باز بود )
شوگا : هیکل خوبی داری
ا.ت : امممم . چیزه ... مرسی
شوگا : کاشک میشد برا من باشه ( شوگا زیپت رو کشید و دست هاش رو از پشتت اورد و جلوی روی شکمت حلقه کرد و خودش رو چسبوند به تو و سرش رو کرد تو گردنت و این حرف رو تو گوش ت گفت )
ا.ت : یعنیی.. چی.... شوگا
شوگا : میشه بیبی من بشی؟( تو گوش ت )
ا.ت : من ...
جیمین : یااااا شوگا... ع انگار بد موقع اومدم
شوگا : اخه تو چرا انقدر خ.ری
جیمین : یااااا خوب من چه میدونستم دارید لاو میپرونید
شوگا : تو هیچ وقت هیچی نمیدونی برا چی اومده بودی ؟
جیمین : چند تا از مهمون ها رسیدن دارن ماشین هاشون رو پارک میکنن... ا.ت چقدر خوشگل شدی
ا.ت : مرسی جیمین شی شوگا بیا بریم
شوگا : جواب منو ندادی ا.ت
ا.ت : شوگا اخر شب مهمون ها رفتن میگم
شوگا : باشه بریم
(اسلاید دو لباس تو )
ادامه داره ...
شوگا : باید باورت بشه
ا.ت : خوب اگر جیمین برادرت باشه ... تو به برادرت حسودی میکردی 😂 😂
شوگا : اره مشکلش چیه
ا.ت : اخه چرا بهش حسودی میکنی
شوگا : دلیلش رو قبلا بهت گفتم خوشم نمیاد تو خونه ی من با کس دیگه ای رابطه ای صمیمی داشته باشی
ا.ت : یعنی چی ؟
شوگا : یعنی میخوام از دیگران دوری کنی
ا.ت : اها تازه گرفتم
شوگا : واقعا 😳
ا.ت : اره ببین تو نمیخوای من با اعضای خانوادت صمیمی بشم چون به هر حال من یه روز از اینجا میرم و همیشگی نیستم و یه جوری من نامزد تو هستم اگر یه وقت ببینه منو با کسی ببینه فکر بدی میکنه
شوگا : خیلی خنگی خیلی 😑😑
ا.ت : مگه اینطوری نیست ؟
شوگا : چرا یه مقداری این طوری اصلا ولش
ا.ت : بوش ... میخوام برم حموم
شوگا : خوب چی کار کنم
ا.ت : تو به من میگی خنگ خودت از من بدتری ... بلند شو برو بیرون میخوام برم حموم
شوگا : کلید رو بده مثل پیر زن ها انداختی تو گاوصندق سیار ت
ا.ت : یااااا یعنی من پیر زنممممم
شوگا : اره هستی 😂
ا.ت : ک.ثافت 😂 بگیر حالا برو بیرون
شوگا : قبل از ساعت 7 اماده باشی هااااا
ا.ت : چشممممم
( رفتی حموم وقتی در اومدی ساعت یه ربع 5 بود باید زود حاضر میشدی )
ویو شوگا
جین : شوگا
شوگا : هوم
جین : جیهوپ میخواد بیاد پایین تو مهمون ی
شوگا : ن نمیخواد اون هنوز حالش کاملا خوب نشده
ته : چرا این دختر نمیاد الان مهمون ها میرسن ( ساعت یه ربع به 7 شده بود )
شوگا : حالا خوبه بهش گفتم قبل از ساعت 7 پایین باش ... سلن کجا ؟
سلن : اقا ا.ت خانم گفتن برم بالا یه مشکلی براشون پیش اومده انگار با لباسشون یه مشکلی دارن
شوگا : خودم میرم تو برو سر کار هات سر همه ی میز ها گل گذاشتین ؟
سلن : بله اقا فقط دوتا مونده
شوگا : پس برو اون دوتا هم بزار
* در زدن *
ا.ت : سلن بیا تو چرا دیگه در میزنی * پریشون *
شوگا : ....
ا.ت : یاااا تو چرا اومدییییی
شوگا : خیلی خوشگل شدی ا.ت ولی لباست بازه
ا.ت : مرسی تو ام خیلی خوشتیپ شدی بابا من چی کار کنم همه ی لباس های مجلسی توی کمد چاک دارن یقشون هم بازه
شوگا : از دست این خیاط خوب مشکلت چی بود
ا.ت : زیپم رو بکش بالا خودم نمیتونم
شوگا : اوکی برگرد
( چون لباست بلند بود زیپش تا گودی کمرت باز بود )
شوگا : هیکل خوبی داری
ا.ت : امممم . چیزه ... مرسی
شوگا : کاشک میشد برا من باشه ( شوگا زیپت رو کشید و دست هاش رو از پشتت اورد و جلوی روی شکمت حلقه کرد و خودش رو چسبوند به تو و سرش رو کرد تو گردنت و این حرف رو تو گوش ت گفت )
ا.ت : یعنیی.. چی.... شوگا
شوگا : میشه بیبی من بشی؟( تو گوش ت )
ا.ت : من ...
جیمین : یااااا شوگا... ع انگار بد موقع اومدم
شوگا : اخه تو چرا انقدر خ.ری
جیمین : یااااا خوب من چه میدونستم دارید لاو میپرونید
شوگا : تو هیچ وقت هیچی نمیدونی برا چی اومده بودی ؟
جیمین : چند تا از مهمون ها رسیدن دارن ماشین هاشون رو پارک میکنن... ا.ت چقدر خوشگل شدی
ا.ت : مرسی جیمین شی شوگا بیا بریم
شوگا : جواب منو ندادی ا.ت
ا.ت : شوگا اخر شب مهمون ها رفتن میگم
شوگا : باشه بریم
(اسلاید دو لباس تو )
ادامه داره ...
- ۹.۴k
- ۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط