با سرعت دیوانهواری میراندم و به ناسزاهای دیگر رانندهها توجهی نمیکردم

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟷"


با سرعت دیوانه‌واری میراندم و به ناسزاهای دیگر راننده‌ها توجهی نمیکردم

از میان ماشین‌ها لایی میکشیدم و با سرعت 𝟷𝟸𝟶 میرفتم تا فقط و فقط خود را به خانه برسانم

دلم میخواست وقتی به خانه میروم بوی غذای خوش عطر و طمعش را حس کنم

دلم میخواست دوباره دستپخت بی‌نظیرش را امتحان کنم

دلم میخواست وقتی در را باز میکنم مثل هر روز با ذوق به استقبالم بی‌آید

کاش همینگونه باشد

کاش با رفتنش امتحانم نکند

کاش بماند و دوباره زندگیمان را بسازد

سرعتم را بیشتر کردم و پیچ آخر را رد کردم و بلاخره رسیدم

پاهایم میلرزید و قلبم تند میزد

رفتم

گشتم

گوشه به گوشه‌ی خانه را گشتم ولی نبود

رفته بود

با نامه و جواب آزمایشی که تنها یادگارش بود

شکست‌خورده روی زمین فرود آمدم

نفهمیدم کی اشکم بر گونه‌ام چکید

رفته بود

واقعا رفته بود

گفته بود میرود

گفته بود داغش را بر دلم میگذارد و من دلخوش به اینکه جایی را ندارد پوزخندی زدم و رهایش کردم

اعتراف میکردم که آنقدر پست بودم که از بی‌کسی زنم سواستفاده کردم

از اینکه هیچ پناهی ندارد سواستفاده کردم و حال اینگونه چوبش را خورده بودم

"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
دیدگاه ها (۰)

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟸"صحبت از پناه شد الان کجاست ؟ ا.ت م...

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷𝟶"سالن عمارت حسابی بهم ریخته‌اس و از...

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟿"باورم نمیشور که دیشب به الا تـ*عـ*ر...

"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴""𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟹"بس بود هر چه خود را کوچک کرده بودم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط