باورم نمیشور که دیشب به الا تعرض کرده بودم
"𝙼𝚈 𝙷𝚄𝚂𝙱𝙰𝙽𝙳 𝚆𝙸𝙵𝙴"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟿"
باورم نمیشور که دیشب به الا تـ*عـ*ر*ض کرده بودم
باورم نمیشود که دچار چنین مصیبتی شده بودم
باورم نمیشود تنها امیدم را برای بازگشت ا.ت از دست داده بودم
یا صدای ضعیف الا کنار گوشم به خود میآیم
الا ــــ بیدار شدی !؟
صدایش نفرت را به قلبم سرریز میکند
کاش میتوانستم جانش را بگیرم
کاش میتوانستم با دستهای خودم خونش را بریزم
از میان دندان.های چفت شدهام غریدم :
ــــ عوضی دیشب چی به خوردم دادی ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ بگو چه گوهی خوردم ؟
حق به جانب میگوید :
الا ــــ اتفاقی که باید میافتاده ، یه جوری شلوغش میکنی انگار چی شده !؟ من زنتم تهیونگ و تو حقت بوده که ...
با صدای دادم حرفش قطع میشود و با ترس خودش را در گوشهی تخت مچاله میکند
ــــ تو زن من نیستی فقط یه بختکی که افتادی رو زندگی من
چانهاش را محکم میان دستم میگیرم و با تن صدای عصبی میگویم :
ــــ چی از جون من و زندگیم میخواین ؟ چرا دست از سرم برنمیدارین ؟ چرا نمیزارین یه آب خوش از گلوم پایین بره ؟
خودش را عقب میکشد و فکش را از حصار دستم آزاد میکند
دلم میخواست تا جان داشتم کتکش بزنم اما الان فقط و فقط میخواستم پیش ا.ت باشم
فقط میخواستم عطر موهایش را به ریههایم بفرستم
فقط میخواستم پیش او خود را آرام کنم
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟿"
باورم نمیشور که دیشب به الا تـ*عـ*ر*ض کرده بودم
باورم نمیشود که دچار چنین مصیبتی شده بودم
باورم نمیشود تنها امیدم را برای بازگشت ا.ت از دست داده بودم
یا صدای ضعیف الا کنار گوشم به خود میآیم
الا ــــ بیدار شدی !؟
صدایش نفرت را به قلبم سرریز میکند
کاش میتوانستم جانش را بگیرم
کاش میتوانستم با دستهای خودم خونش را بریزم
از میان دندان.های چفت شدهام غریدم :
ــــ عوضی دیشب چی به خوردم دادی ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ بگو چه گوهی خوردم ؟
حق به جانب میگوید :
الا ــــ اتفاقی که باید میافتاده ، یه جوری شلوغش میکنی انگار چی شده !؟ من زنتم تهیونگ و تو حقت بوده که ...
با صدای دادم حرفش قطع میشود و با ترس خودش را در گوشهی تخت مچاله میکند
ــــ تو زن من نیستی فقط یه بختکی که افتادی رو زندگی من
چانهاش را محکم میان دستم میگیرم و با تن صدای عصبی میگویم :
ــــ چی از جون من و زندگیم میخواین ؟ چرا دست از سرم برنمیدارین ؟ چرا نمیزارین یه آب خوش از گلوم پایین بره ؟
خودش را عقب میکشد و فکش را از حصار دستم آزاد میکند
دلم میخواست تا جان داشتم کتکش بزنم اما الان فقط و فقط میخواستم پیش ا.ت باشم
فقط میخواستم عطر موهایش را به ریههایم بفرستم
فقط میخواستم پیش او خود را آرام کنم
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
- ۷۲۳
- ۲۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط