*شیلان*
*شیلان*
شیلان:
با ترس نگاش کردم ماشینو گوشه خیابون پارک کرد وگفت : بیا بشین جای من
- چت شده اخه
هیرسا : هیچی یکم درد دارم
- اخه انقدر دردش زیاده ...هیرسا
سرشو تکیه داد به صندلی وگفت : دردش خیلی بده نمی تونم تحمل کنم
- گفتی معدته
برگشت نگام کرد وگفت : اره
- چشه آخه
ناراحت نگام کرد وپیاده شد بدون اینکه پیاده بشم پریدم سرجای هیرسا ولی سویشرتشو گذاشتم زیر پام چون خیلی جاش داغ بود
هیرسا اومد نشست وگفت : انقدر تنبلی
- به تو رفتم
اخمی کرد وگفت : چرا لباسمو گذاشتی زیر پات خراب میشه
- فدا سرم
نشست ودر رو بست وگفت : درش بیار شیلان دوسش دارم
- وای تو چقدر خسیسی
هیرسا : خسیس نیستم اینو دوست دارم
- بزار یکم بگذره درش میارم
متعجب نگام بعد یهو بغلم کرد کشیدم سمت خودش بعدم رهام کرد سر جام نشستم
هیرسا: چند بار باید به تو یه حرفی رو بزنن تا گوش بدی
- خسیس
لباسشو که اززیر پام دراورده بود وتکوند وتا زد گذاشت صندلی عقب
- کی برات خریده انقدر دوسش داری ؟
هیرسا : مامان
منو باش فکر کردم دوست دختراش گرفتن ماشینو روشن کردم وگفتم : کجا بریم ؟!
هیرسا : برو تا بگم
سکوت کردیم اینم بخاطر هیرسا بود انگار خیلی درد داشت
- مگه دارو نمی خوری
برگشت نگام کرد وگفت : چرا ولی خیلی وقته نرفتم دکتر
- نکنه این نگین گیاه مهر محبت می ریزه تو غذات
خندش گرفت وگفت : چه گیری دادی به نگین بدبخت
- خوشم ازش نمیاد
هیرسا : خوبه فقط بانگین آشنا شدی.
- بابقیه اشم آشنا میشم عزیزم
هیرسا : کم غُر بزن رسیدیم
پیاده شدیم ورفتیم کلینیک با آسانسور رفتیم طبق ای ششم ورفتیم تو یه مطب هیرسا رفت سمت منشی ها که دوتا بودن
هیرسا : سلام وقتتون بخیر
یکیشون داشت با تلفن حرف می زد اون یکی با یه لبخند گفت : ممنون آقای آسایش نکنه باز حالتون بد شده
هیرسا: متسفانه
دختره : بفرمایید صداتون می زنم چند نفر جلو شما هستن اگه حالتون خیلی بده نفر بعدی برین
هیرسا : نه خانم سر نوبت خودم میرم
برگشت با دیدنم کنارش به صندلی اشاره کرد نشستم کنارم نشست وگفت : کلا فضولی تو خونته
- گفتم شاید شماره اینم بخوای بگیری
خندش گرفت ونگام کرد
- چیه خوشگله
روشو برگردوند
شیلان:
با ترس نگاش کردم ماشینو گوشه خیابون پارک کرد وگفت : بیا بشین جای من
- چت شده اخه
هیرسا : هیچی یکم درد دارم
- اخه انقدر دردش زیاده ...هیرسا
سرشو تکیه داد به صندلی وگفت : دردش خیلی بده نمی تونم تحمل کنم
- گفتی معدته
برگشت نگام کرد وگفت : اره
- چشه آخه
ناراحت نگام کرد وپیاده شد بدون اینکه پیاده بشم پریدم سرجای هیرسا ولی سویشرتشو گذاشتم زیر پام چون خیلی جاش داغ بود
هیرسا اومد نشست وگفت : انقدر تنبلی
- به تو رفتم
اخمی کرد وگفت : چرا لباسمو گذاشتی زیر پات خراب میشه
- فدا سرم
نشست ودر رو بست وگفت : درش بیار شیلان دوسش دارم
- وای تو چقدر خسیسی
هیرسا : خسیس نیستم اینو دوست دارم
- بزار یکم بگذره درش میارم
متعجب نگام بعد یهو بغلم کرد کشیدم سمت خودش بعدم رهام کرد سر جام نشستم
هیرسا: چند بار باید به تو یه حرفی رو بزنن تا گوش بدی
- خسیس
لباسشو که اززیر پام دراورده بود وتکوند وتا زد گذاشت صندلی عقب
- کی برات خریده انقدر دوسش داری ؟
هیرسا : مامان
منو باش فکر کردم دوست دختراش گرفتن ماشینو روشن کردم وگفتم : کجا بریم ؟!
هیرسا : برو تا بگم
سکوت کردیم اینم بخاطر هیرسا بود انگار خیلی درد داشت
- مگه دارو نمی خوری
برگشت نگام کرد وگفت : چرا ولی خیلی وقته نرفتم دکتر
- نکنه این نگین گیاه مهر محبت می ریزه تو غذات
خندش گرفت وگفت : چه گیری دادی به نگین بدبخت
- خوشم ازش نمیاد
هیرسا : خوبه فقط بانگین آشنا شدی.
- بابقیه اشم آشنا میشم عزیزم
هیرسا : کم غُر بزن رسیدیم
پیاده شدیم ورفتیم کلینیک با آسانسور رفتیم طبق ای ششم ورفتیم تو یه مطب هیرسا رفت سمت منشی ها که دوتا بودن
هیرسا : سلام وقتتون بخیر
یکیشون داشت با تلفن حرف می زد اون یکی با یه لبخند گفت : ممنون آقای آسایش نکنه باز حالتون بد شده
هیرسا: متسفانه
دختره : بفرمایید صداتون می زنم چند نفر جلو شما هستن اگه حالتون خیلی بده نفر بعدی برین
هیرسا : نه خانم سر نوبت خودم میرم
برگشت با دیدنم کنارش به صندلی اشاره کرد نشستم کنارم نشست وگفت : کلا فضولی تو خونته
- گفتم شاید شماره اینم بخوای بگیری
خندش گرفت ونگام کرد
- چیه خوشگله
روشو برگردوند
۸.۴k
۱۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.