پارت

#پارت268



مهسا : اون وقت دوست پسرت کیه ؟!

قزی به سر و گردنش داد : آرش ....

ته دلم خالی شد اب دهنمو قورت دادم و گفتم :
اهوم چه خوب ... خب کارت چی بود ؟!

اروم اروم به میرم نزدیک شد خم شد و با لحن عجیبی گفت:

دسچ از سر ارش بردار میدونم اویزنشی و هر کجا میره توام میری !! فکر کردی بهت پر وبال داده خبریه ؟! نخیر فقط

دلش برات سوخت بهت کمک کرد اره همینه فقط یهو هوا برت نداره ... دیگه هم انقدر دور و بر عشقم من نباش فهمیدی ؟!

اول با تعجب و بعد بل صدای بلندی زدم زیر خنده جوری که از خنده ریسه میرفتم وای وای خدا

اشک از گوشه چشمم راه افتاده بود ، نمیتونستم هیچ جوره مانع خندم شم ... دستمو رو دلم گذاشته بودم از شدت خنده

بالا پایین میشدم ... سعی کردم خندمو بخورم ولی خب هنوز آثار خنده تو صدام موج میزد :

وای وای تو خیلی باحالی دختر جون میدونستی ؟! اخه منو چه به ارش اون اصلا برام مهم نیست ... اصلا تو چرا خودتو درگیر میکنی به جای

این مزخرفات بیخیال شو برو کارخودتو خودتو انجام بده عجباااا

دستی به مانتوش کشید قیافه شو جمع کرد و بدون هیچ حرفی از اتاق رفت بیرون

حرصی دستمو کوییدم رو میز این دختره اشغال دیگه کیه اه میگه با ارشم ولی مطمئنم دروغ میگه

ولی اگه حقیقت رو بگه چی ؟!
دیدگاه ها (۴)

#پارت269سرمو تکون دادم که از فکر ارش و هر چیزی که به اون مرب...

#پارت270پوفی کشیدم : خب شاید اونم داره کم کم عاشقت میشه که د...

#پارت267باز نگاهمو دوختم بهش لبمو با زیون تر کردم گفتم :اره ...

#پارت266آرش: من که نمیفهمم یعنی داری میگی با حامد حتی پای سف...

چرامن پارت ۵تا اینکه جونکوک رسیددینگ دینگات: کیهجونکوک ـ: من...

ارباب مرگبار من :پارت ۷چیزایی که باید بدونین و من نگفتم🤣: (ق...

p⁹+ جوک خوبی بودپسر فورا ات رو از ته دل محکم بغل کرد.. _ ببخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط