طعمخون
#طعم_خون
PT:3
(یاد آوری)
ا.ت(+)
هیون(_)
رفتم مدرسه و بعد 1 ساعت کلاس تموم شد. وقتی میخواستم غذا بخورم اون اومد کنارم نشست
_چطوری
+وای میشه دست از سرم برداری؟
_از الان باید باهم خوب رفتار کنیم
+چرا؟
>باید صمیمی به نظر بیایم
+خب واسه چی دقیقا؟
_چون من میخوام. میخوام مطمین شم میتونم بکشمت یا نه
+هفففف باشه
وقتی داشتم تو سالن رد میشدم یه نفر واسم زیرپایی گرفت و فکر کنم قلدر بودن
علامت قلدرا ×
×چرا فکر کردی لیاقت هیونجینو داری؟
+شاید چون دارم؟
گرفتن موهای ا.ت+
×چی؟ هیونجین مال منه! نمیتونی ازم بگیریش
_هوی هوی هوی. داری چیکار میکنی
×عا اوپا. این وسیله منو دزدیده بود
+چرا دروغ میگییی
_اینکه کل روزو با من بود(سرد
×کل روز... باهات بود؟
_هوم. دروغ سر هم نکن
×اوپا. تو که عاشق من بودی. با یه دختر دیگه میگردی؟
_من کی عاشقت بودم خودم خبر نداشتم؟
+خنده)
*هیونجین ویو*
دست ا.ت رو گرفتم و بلندش کردم و بغلش کردم
آروم دم گوشش:
_میبوسمت همکاری کن تا دیگه اذیتت نکنن
+ب..باشه
صورتشو گرفتم و حالت کیس نزدیکش رفتم
لبامو رو لباش گذاشتم و بوسیدمش
*ا.ت ویو*
چاره ای جز همکاری نداشتم برای اینکه اذیتم نکنن مجبور بودم. بعدشم باید نقش دوست دخترشو بازی میکردم... کار سختیه
دهنش طعم خون میداد ولی خوشمزه بود...
×این..یعنی چی! تو مال منی!
یهو دیدم اون دختره ی دیوونه کراوات هیونو گرفت و بوسیدش
*هیونجین ویو*
هلش دادم و اخم کردم
_من مال کسی نیستم که خودم نخوام! اینو آویز گوشت کن
+اوپا... من حالم خوب نیست... میشه بریم؟(گرفتن بازوی هیون
_لبخند) بریم
×نگا کن دختره ی هرزه چجوری خودشو لوس میکنه!
_به تو ربطی نداره ها
دست ا.ت رو گرفتم و رفتیم
+ممنونم
_خوب نقش بازی کردی. کارت خوب بود
+لبخند) دیگه مجبورم نقش دوست دخترتو بازی کنم. هرچی نباشه تو بوسه باهات همکاری کردم
_هوم...
*ا.ت ویو*
از اینکار همچین هم بدم نمیومد. دوست داشتم بیشتر نزدیکش شم و بشناسمش... با اینکه خطرناک بود و دنبال جون من بود...
پایان پارت ۳🌭
PT:3
(یاد آوری)
ا.ت(+)
هیون(_)
رفتم مدرسه و بعد 1 ساعت کلاس تموم شد. وقتی میخواستم غذا بخورم اون اومد کنارم نشست
_چطوری
+وای میشه دست از سرم برداری؟
_از الان باید باهم خوب رفتار کنیم
+چرا؟
>باید صمیمی به نظر بیایم
+خب واسه چی دقیقا؟
_چون من میخوام. میخوام مطمین شم میتونم بکشمت یا نه
+هفففف باشه
وقتی داشتم تو سالن رد میشدم یه نفر واسم زیرپایی گرفت و فکر کنم قلدر بودن
علامت قلدرا ×
×چرا فکر کردی لیاقت هیونجینو داری؟
+شاید چون دارم؟
گرفتن موهای ا.ت+
×چی؟ هیونجین مال منه! نمیتونی ازم بگیریش
_هوی هوی هوی. داری چیکار میکنی
×عا اوپا. این وسیله منو دزدیده بود
+چرا دروغ میگییی
_اینکه کل روزو با من بود(سرد
×کل روز... باهات بود؟
_هوم. دروغ سر هم نکن
×اوپا. تو که عاشق من بودی. با یه دختر دیگه میگردی؟
_من کی عاشقت بودم خودم خبر نداشتم؟
+خنده)
*هیونجین ویو*
دست ا.ت رو گرفتم و بلندش کردم و بغلش کردم
آروم دم گوشش:
_میبوسمت همکاری کن تا دیگه اذیتت نکنن
+ب..باشه
صورتشو گرفتم و حالت کیس نزدیکش رفتم
لبامو رو لباش گذاشتم و بوسیدمش
*ا.ت ویو*
چاره ای جز همکاری نداشتم برای اینکه اذیتم نکنن مجبور بودم. بعدشم باید نقش دوست دخترشو بازی میکردم... کار سختیه
دهنش طعم خون میداد ولی خوشمزه بود...
×این..یعنی چی! تو مال منی!
یهو دیدم اون دختره ی دیوونه کراوات هیونو گرفت و بوسیدش
*هیونجین ویو*
هلش دادم و اخم کردم
_من مال کسی نیستم که خودم نخوام! اینو آویز گوشت کن
+اوپا... من حالم خوب نیست... میشه بریم؟(گرفتن بازوی هیون
_لبخند) بریم
×نگا کن دختره ی هرزه چجوری خودشو لوس میکنه!
_به تو ربطی نداره ها
دست ا.ت رو گرفتم و رفتیم
+ممنونم
_خوب نقش بازی کردی. کارت خوب بود
+لبخند) دیگه مجبورم نقش دوست دخترتو بازی کنم. هرچی نباشه تو بوسه باهات همکاری کردم
_هوم...
*ا.ت ویو*
از اینکار همچین هم بدم نمیومد. دوست داشتم بیشتر نزدیکش شم و بشناسمش... با اینکه خطرناک بود و دنبال جون من بود...
پایان پارت ۳🌭
- ۸.۵k
- ۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط