طعم خون
#طعم_خون
PT:4
موقع غذا شده بود و هیون اومد پیشم نشست
_ا.ت
+هوم؟
_راجبش مطمئن نیستم
+راجب چی؟
_اینکه میتونم بکشمت یا نه...
+معلومه نمیتونی. هرکی به من نزدیک میشه عاشقم میشه
_یعنی دلیلش اینه؟(لبخند
+یااا. نکنه واقعا عاشقم شدی؟
_نمیدونم؟
+یااا منو دق نده بگو(خنده
_دوست داری عاشقت باشم؟ (کی نداراهههه)
+اوهوم
_نکنه خودت عاشقمی؟
+میخوام بیشتر بشناسمت
_نگاش کن. نچ نچ نچ. ولی من دنبال جونتم هااا
+خودت میگی مطمئن نیستی
یهو دیدم دوباره اون دختر قلدره اومد
×اوپا! این دختره دوسپسر داره!
+من؟ چی چرت و پرت میگی؟
یه عکس نشون داد و توش من با یه پسره بودیم ولی فتوشاپ بود چون اصلا من با کسی نبودم
_این... چیه؟(نگاه به ا.ت
+فتوشاپ. من با کسی نیستم
×چرا دروغ میگی؟ این عکس همچیو نشون میده!
+اون وقت... این عکسو از کجا آوردی؟
×ام.. خودم.. ازت گرفتم!
+کی گرفتی
×د..دیشب
+دیشب یه سری زورگو جلوشو گرفتن و من نجاتش دادم. منظورت چیه
×ه..ها؟
_هوی. یونا. دیگه مزاحممون نشو. هرچی بگی باور نمیکنم پس برو به پسر بازیات برس!
×م..من خودکشی میکنم! من بدون تو نمیخوام زنده باشم!
_پس. میخوای بمیری؟
×آره!
_باشه بابا باشه. امروز بیا خونم
+ینی چی!
×خنده)
_(زدن به ا.ت)
+هوم...(بلند شدن و رفتن
×پس اوپا... با من میمونی؟
_اوهوم
«فلش بک ب وقتی ک میره خونه هیون»
×اوپا.. من اومد...
_خوش اومدی(دهن خونی
×ا..این چ..یه؟
_عا. جنازه(خوردن خون) یکم میخوای؟
×جیغ) یعنی چی!
_فکر کردی انقدر راحت میام با تو؟(اومدن نزدیکش
×نزدیکم نیا!
_هیچوقت با خون آشاما در نیوفت(گاز گرفتن گردنش
×جیغ) آییییییی ولم کنننننن(افتادن رو زمین و بیهوش شدن)
+_مروز خوب غذا خوردم!
پایان پارت ۴🥬
PT:4
موقع غذا شده بود و هیون اومد پیشم نشست
_ا.ت
+هوم؟
_راجبش مطمئن نیستم
+راجب چی؟
_اینکه میتونم بکشمت یا نه...
+معلومه نمیتونی. هرکی به من نزدیک میشه عاشقم میشه
_یعنی دلیلش اینه؟(لبخند
+یااا. نکنه واقعا عاشقم شدی؟
_نمیدونم؟
+یااا منو دق نده بگو(خنده
_دوست داری عاشقت باشم؟ (کی نداراهههه)
+اوهوم
_نکنه خودت عاشقمی؟
+میخوام بیشتر بشناسمت
_نگاش کن. نچ نچ نچ. ولی من دنبال جونتم هااا
+خودت میگی مطمئن نیستی
یهو دیدم دوباره اون دختر قلدره اومد
×اوپا! این دختره دوسپسر داره!
+من؟ چی چرت و پرت میگی؟
یه عکس نشون داد و توش من با یه پسره بودیم ولی فتوشاپ بود چون اصلا من با کسی نبودم
_این... چیه؟(نگاه به ا.ت
+فتوشاپ. من با کسی نیستم
×چرا دروغ میگی؟ این عکس همچیو نشون میده!
+اون وقت... این عکسو از کجا آوردی؟
×ام.. خودم.. ازت گرفتم!
+کی گرفتی
×د..دیشب
+دیشب یه سری زورگو جلوشو گرفتن و من نجاتش دادم. منظورت چیه
×ه..ها؟
_هوی. یونا. دیگه مزاحممون نشو. هرچی بگی باور نمیکنم پس برو به پسر بازیات برس!
×م..من خودکشی میکنم! من بدون تو نمیخوام زنده باشم!
_پس. میخوای بمیری؟
×آره!
_باشه بابا باشه. امروز بیا خونم
+ینی چی!
×خنده)
_(زدن به ا.ت)
+هوم...(بلند شدن و رفتن
×پس اوپا... با من میمونی؟
_اوهوم
«فلش بک ب وقتی ک میره خونه هیون»
×اوپا.. من اومد...
_خوش اومدی(دهن خونی
×ا..این چ..یه؟
_عا. جنازه(خوردن خون) یکم میخوای؟
×جیغ) یعنی چی!
_فکر کردی انقدر راحت میام با تو؟(اومدن نزدیکش
×نزدیکم نیا!
_هیچوقت با خون آشاما در نیوفت(گاز گرفتن گردنش
×جیغ) آییییییی ولم کنننننن(افتادن رو زمین و بیهوش شدن)
+_مروز خوب غذا خوردم!
پایان پارت ۴🥬
۵.۱k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.