وقتی بهت خیانت کرد ادامه ی پارت ۱۰
آروم آروم نزدیکم شدو با پاش درو بست همینطور عقب عقب میرفتم که پام گیرکرد به پایه ی تختو افتادم روش....آروم روم خیمه زدو ساعدشو کنار سرم گذاشت...نفسای داغش روی صورتم حالمو دگر گون میکرد....آروم سرشو نزدیک کردو پیشونیم رو بوسید...آروم لبای داغشو از پیشونیم جدا کردو به چشمام زل زد...نفس کشیدن برام سخت شده بود...گونه هام از خجالت قرمز شده بود...آروم همونطور که به چشمام زل زده بود گفت.....
۵۱.۹k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.