مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 33
مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 33
باهم یه چرت کوچیک زدیم و ناهار خوردیم ساعت 5 اینا بود که یونجون با اون لباسی که ازش خواستم رسید
ـ اوضاع خونه چطوره؟ همه چیزو به حالت عادی برگردوندین؟
یونجون ـ تا فردا تمومه
ـ در این حد گند کشیدن به خونه؟
یونجون ـ کاشی ها پر رنگ خونه،بعدم زدن بغضی از شیشه ها رو شکوندن
ـ هعی
یونجون ـ ببخشید که باید اینجا بمونی
ـ مشکلی نیس
یونجون ـ اوکی
یونجون رفت با لباسا رفتم تو اتاق
جونگ کوک ـ خبریه؟
ـ تو کلاب یه مشکلای پیش اومده باید امشب برم رسیدگی کنم
جونگ کوک ـ اون وقت با اجازی کی؟
ـ اجازه ی خودم دس خودمه
جونگ کوک ـ کی گفته؟
ـ خانم جانگ بکی گفتن(مامانش)
جونگ کوک ـ خب باید قبلش بهم میگفتی
ـ لابد دلم نخواسه
جونگ کوک ـ ایشش
ـ خفه بیا برو بیرون میخوام لباس بپوشم
جونگ کوک رفت لباسمو پوشیدم و باز اومد داخل جونگ کوک بد بهم خیره شده بود
ـ چطور شدم؟
جونگ کوک ـ عالیی
یادم اومد که به یونجون نگفتم وسایل ارایش هامو بیاره به جونگ کوک گفتم که گف
جونگ کوک ـ خب چرا نمیری از بک میون قرض بگیری
ـ خجالت میکشم
جونگ کوک ـ فک کن خواهر کوچیکته
ـ یعنی بهم میده؟
جونگ کوک ـ مطمئنم
رفتم توواتاق بک میون
ـ سلام
بک میون ـ سلام خوش اومدی
ـ میتونم لوازم اریش هاتو قرض بگیرم؟
بک میون ـ میای خودم ارایشت کنم؟
ـ مگه بلدی؟
بک میون ـ اره
ـ باشه چرا که نه
باهم یه چرت کوچیک زدیم و ناهار خوردیم ساعت 5 اینا بود که یونجون با اون لباسی که ازش خواستم رسید
ـ اوضاع خونه چطوره؟ همه چیزو به حالت عادی برگردوندین؟
یونجون ـ تا فردا تمومه
ـ در این حد گند کشیدن به خونه؟
یونجون ـ کاشی ها پر رنگ خونه،بعدم زدن بغضی از شیشه ها رو شکوندن
ـ هعی
یونجون ـ ببخشید که باید اینجا بمونی
ـ مشکلی نیس
یونجون ـ اوکی
یونجون رفت با لباسا رفتم تو اتاق
جونگ کوک ـ خبریه؟
ـ تو کلاب یه مشکلای پیش اومده باید امشب برم رسیدگی کنم
جونگ کوک ـ اون وقت با اجازی کی؟
ـ اجازه ی خودم دس خودمه
جونگ کوک ـ کی گفته؟
ـ خانم جانگ بکی گفتن(مامانش)
جونگ کوک ـ خب باید قبلش بهم میگفتی
ـ لابد دلم نخواسه
جونگ کوک ـ ایشش
ـ خفه بیا برو بیرون میخوام لباس بپوشم
جونگ کوک رفت لباسمو پوشیدم و باز اومد داخل جونگ کوک بد بهم خیره شده بود
ـ چطور شدم؟
جونگ کوک ـ عالیی
یادم اومد که به یونجون نگفتم وسایل ارایش هامو بیاره به جونگ کوک گفتم که گف
جونگ کوک ـ خب چرا نمیری از بک میون قرض بگیری
ـ خجالت میکشم
جونگ کوک ـ فک کن خواهر کوچیکته
ـ یعنی بهم میده؟
جونگ کوک ـ مطمئنم
رفتم توواتاق بک میون
ـ سلام
بک میون ـ سلام خوش اومدی
ـ میتونم لوازم اریش هاتو قرض بگیرم؟
بک میون ـ میای خودم ارایشت کنم؟
ـ مگه بلدی؟
بک میون ـ اره
ـ باشه چرا که نه
۴.۴k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.