مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 31
مرحله ی پنجم اعزاداری پارت 31
یونجو ـ هستی
ـ...
یونجو ـ ببین تو دوسش داری اما نمیخوای باهاش کنار بیای
ـ یعنی واقعا دوسش دارم؟
یونجو ـ اوهوم، تازه جلوی مامانش طرف تورو گرفت، میخواد اعتماد تورو به خودش جلب کنه، اون تورو میخواد
ـ اون منو میخواد؟
یونجو ـ اوهوم
ـ نمیدونم
یونجو یه نگای به دور و برا انداخت
یونجو ـ اینجاهم یه پیانوعه
ـ اوهوم*لبخند *
یونجون اومد
یونجون ـ ات امشب باید بیای کلاب
ـ مشکلی پیش اومده؟
یونجون ـ نه مشکل نیس اما کارمندا مشکل دارن
ـ اوکی میام
یونجون ـ اون پیانوعه همونه؟
ـ اره
یونجو ـ خب به منم بگین دیگه
ـ اون همون پیانو ای هس که با جونگ کوک باهم اهنگ میخوندیم
یونجو ـ واقعا؟
ـ اره
یونجو ـ میشه باهاش یه اهنگ بزنی؟
ـ...
یونجون ـ یونجو
ـ نه مشکلی نیس
شروع کردم به زدن تیکه معروف اهنگ "Shinunoga e wa"
ـ میخوام تو آخرین عشق من باشی، اگه قرار باشه اینطوری از تو جدا بمونم، ترجیح میدم شینونوگای وا،شینونو...*زبون ژاپنی*
یه نفر ـ شینونوگای وااا
برگشتم دیدم جونگ کوک برگشته با تهیونگ و رانگ
ـ عه توعی؟
جونگ کوک ـ اره اومدم
تهیونگ ـ سلام به همه
رانگ ـ سلام
ـ سلام
یونجون ـ مث اینکه ما باید رفع زحمت کنیم
ـ عا یونجون
یونجون ـ بله؟
ـ به خاله که چیزی نگفتین؟
یونجون ـ نه نگفتیم
ـ در ضمن باید چیز کنی لباسای...
یونجون ـ اره میارمشون
ویو رانگ
یونجو رو دیدم چقدر تغییر کرده بود
یونجو ـ خدافظ اونی
ات ـ خدافظ
یونجو و یونجون رفتن، دلم میخواس بهش بگم که منو یادته؟ منم رانگ اما نشد
ویو ات
تهیونگ ـ زخمت چطوره؟
ـ خوبه
تهیونگ ـ برو تو اتاق تا بیام زخمتو چک کنم
ـ باشه
رفتم تو اتاق که جونگ کوک اومد پشت سرش هم تهیونگ اومد
تهیونگ زخممو چک کرد
تهیونگ ـ باید بخیه هارو بکشم
ـ خودم بلدم
تهیونگ ـ جدن؟
ـ مث اینکه منو دس کم گرفتی فقط ابزار هاتو بهم بده
تهیونگ ـ باشه بیا*بهش میده*
ـ ممنون
با ابزار های که بهم داد رفتم تو دستشویی بخیه هامو باز کردم و اومدم بیرون
ـ تموم شد
تهیونگ ـ اها
جونگ کوک ـ پس بلدی
ـ ناسلامتی تک دختر و تک فرزند خانواده ی جانگ هستم
جونگ کوک ـ خب منم تک پسر خانواده ی جئون ام
یونجو ـ هستی
ـ...
یونجو ـ ببین تو دوسش داری اما نمیخوای باهاش کنار بیای
ـ یعنی واقعا دوسش دارم؟
یونجو ـ اوهوم، تازه جلوی مامانش طرف تورو گرفت، میخواد اعتماد تورو به خودش جلب کنه، اون تورو میخواد
ـ اون منو میخواد؟
یونجو ـ اوهوم
ـ نمیدونم
یونجو یه نگای به دور و برا انداخت
یونجو ـ اینجاهم یه پیانوعه
ـ اوهوم*لبخند *
یونجون اومد
یونجون ـ ات امشب باید بیای کلاب
ـ مشکلی پیش اومده؟
یونجون ـ نه مشکل نیس اما کارمندا مشکل دارن
ـ اوکی میام
یونجون ـ اون پیانوعه همونه؟
ـ اره
یونجو ـ خب به منم بگین دیگه
ـ اون همون پیانو ای هس که با جونگ کوک باهم اهنگ میخوندیم
یونجو ـ واقعا؟
ـ اره
یونجو ـ میشه باهاش یه اهنگ بزنی؟
ـ...
یونجون ـ یونجو
ـ نه مشکلی نیس
شروع کردم به زدن تیکه معروف اهنگ "Shinunoga e wa"
ـ میخوام تو آخرین عشق من باشی، اگه قرار باشه اینطوری از تو جدا بمونم، ترجیح میدم شینونوگای وا،شینونو...*زبون ژاپنی*
یه نفر ـ شینونوگای وااا
برگشتم دیدم جونگ کوک برگشته با تهیونگ و رانگ
ـ عه توعی؟
جونگ کوک ـ اره اومدم
تهیونگ ـ سلام به همه
رانگ ـ سلام
ـ سلام
یونجون ـ مث اینکه ما باید رفع زحمت کنیم
ـ عا یونجون
یونجون ـ بله؟
ـ به خاله که چیزی نگفتین؟
یونجون ـ نه نگفتیم
ـ در ضمن باید چیز کنی لباسای...
یونجون ـ اره میارمشون
ویو رانگ
یونجو رو دیدم چقدر تغییر کرده بود
یونجو ـ خدافظ اونی
ات ـ خدافظ
یونجو و یونجون رفتن، دلم میخواس بهش بگم که منو یادته؟ منم رانگ اما نشد
ویو ات
تهیونگ ـ زخمت چطوره؟
ـ خوبه
تهیونگ ـ برو تو اتاق تا بیام زخمتو چک کنم
ـ باشه
رفتم تو اتاق که جونگ کوک اومد پشت سرش هم تهیونگ اومد
تهیونگ زخممو چک کرد
تهیونگ ـ باید بخیه هارو بکشم
ـ خودم بلدم
تهیونگ ـ جدن؟
ـ مث اینکه منو دس کم گرفتی فقط ابزار هاتو بهم بده
تهیونگ ـ باشه بیا*بهش میده*
ـ ممنون
با ابزار های که بهم داد رفتم تو دستشویی بخیه هامو باز کردم و اومدم بیرون
ـ تموم شد
تهیونگ ـ اها
جونگ کوک ـ پس بلدی
ـ ناسلامتی تک دختر و تک فرزند خانواده ی جانگ هستم
جونگ کوک ـ خب منم تک پسر خانواده ی جئون ام
۷.۰k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.