می پرسم مادر

می پرسم مادر؟
بلورها را
چرا در بوفه می چینی؟

می گوید:
شکستنی ها را از دست رس دور باید گذاشت...

از خود می پرسم:
پس قلبِ من چرا
میانِ فقسه یِ سینه ام
شکست؟
دیدگاه ها (۴)

مرد بود...و شانه هایش زیر بار حرفهای سنگین خسته بودند،آنقدر ...

کابـــوسِ امشـــبْ هایــَمــ شده ایــْ تــــو،دومْ شخصِ مفرد...

احساس نَـــبودَنتتمام غزلهایم را تَمَســخُر میکند...قافیه ها...

می دانم روز مرگم غمگین خواهی بود...نه برای من!من که مدت هاست...

ولادت بانو و روز تمام قشنگای ویس مبارک😍😍😍مادر، عین زیبایی ست...

ما عشق را پشت در این خانه دیدیم...

پای بر چشمم گذار، ای بهترین مهمان عشق!!!تا به یٌمن مقدمت، بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط