قبل تر ها فکر می کردم
قبل تر ها فکر می کردم
من به تو تعلق دارم و تو به من ؛
هر لحظه که دلم هوایت را میکرد
و بی تاب دیدنت میشدم ،
شب را به شوق تو به فردا میرساندم ,
و چشمانم را به روی چشمان تو می گشودم ,
تا دلتنگی ام به پایان رسد ...
امروز که از آن روزگاران تکرار ناشدنی خبری نیست ،
هرگاه دلم برایت تنگ میشود ،
چشمانم را در خیال تو می بندم ,
تا با رویای دیدنت دلتنگی ام به انتها رسد ...
از این چرخش دوران شگفت زده ام !
دیروز و امروز چاره و دلتنگی ام تو بودی ...
می دانی چه طور ...؟!
با یک چشم گشودن و یک چشم بستن!!!
من به تو تعلق دارم و تو به من ؛
هر لحظه که دلم هوایت را میکرد
و بی تاب دیدنت میشدم ،
شب را به شوق تو به فردا میرساندم ,
و چشمانم را به روی چشمان تو می گشودم ,
تا دلتنگی ام به پایان رسد ...
امروز که از آن روزگاران تکرار ناشدنی خبری نیست ،
هرگاه دلم برایت تنگ میشود ،
چشمانم را در خیال تو می بندم ,
تا با رویای دیدنت دلتنگی ام به انتها رسد ...
از این چرخش دوران شگفت زده ام !
دیروز و امروز چاره و دلتنگی ام تو بودی ...
می دانی چه طور ...؟!
با یک چشم گشودن و یک چشم بستن!!!
۹۳۲
۳۱ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.