همه خندیدن و شوگا هم روی شکمو بودن جیمین تاکید کرد:از همو
همه خندیدن و شوگا هم روی شکمو بودن جیمین تاکید کرد:از همون بچگیش شکمو بود
همه میخندیدن و خاطرهاشونو زنده میکردن...یکم که گذشت غذا رو اوردن و شروع کردن غذا خوردن
............
شوگا:نمیخوای بری پدرتو ببینی؟اصلا حالش خوبه؟
کلودی:خیلی وقته ازش خبر ندارم
جیمین:مگه پدر کلودی چشه؟
کلودی:خب پارسال توی مرحله ی سوم بازی وقتی باید بهمدیگه تیر میزدن...تیر توی کلیه بابام برخورد کرد و انگار تاثیر زیادی روش گذاشت....خوشبختانه زنده موند اما یکی از کلیه هاشو که از دست داد یکم حالشو بد کرد و نتونست برنده ی مسابقه بشه
جیمین:واسه همین اوایل بازی شوگا بهت گفت حادثه پارسال پدرتو یادته
کلودی:اره خب
جیمین:خب بریم ایتالیا
کلودی:جانم؟
جیمین:بریم ایتالیا پدرتو ببینی
کلودی:همینقدر یهویی
شوگا:اره فکر خوبیه
جیمین:پس به بقیه هم بگم ها؟
شوگا:اره بگو....به چشم گرگیم هم خودم میگم ایتالیا رو دوست داره
جیمین:باشه
همه میخندیدن و خاطرهاشونو زنده میکردن...یکم که گذشت غذا رو اوردن و شروع کردن غذا خوردن
............
شوگا:نمیخوای بری پدرتو ببینی؟اصلا حالش خوبه؟
کلودی:خیلی وقته ازش خبر ندارم
جیمین:مگه پدر کلودی چشه؟
کلودی:خب پارسال توی مرحله ی سوم بازی وقتی باید بهمدیگه تیر میزدن...تیر توی کلیه بابام برخورد کرد و انگار تاثیر زیادی روش گذاشت....خوشبختانه زنده موند اما یکی از کلیه هاشو که از دست داد یکم حالشو بد کرد و نتونست برنده ی مسابقه بشه
جیمین:واسه همین اوایل بازی شوگا بهت گفت حادثه پارسال پدرتو یادته
کلودی:اره خب
جیمین:خب بریم ایتالیا
کلودی:جانم؟
جیمین:بریم ایتالیا پدرتو ببینی
کلودی:همینقدر یهویی
شوگا:اره فکر خوبیه
جیمین:پس به بقیه هم بگم ها؟
شوگا:اره بگو....به چشم گرگیم هم خودم میگم ایتالیا رو دوست داره
جیمین:باشه
۲.۳k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.