یونا

#یونا

#خیانت

درخواستی

ژانر : عاشقانه
تعداد پارت : 2 پارت
کاپل ها : ات و کوک
خلاصه: بخونی متوجه میشی
ویو نویسنده: ات و کوک تقریباً ۳ سال با هم ازدواج کردند
ویو کوک : من ات رو خیلی دوست دارم ولی یه چند وقتیه بهش مشکوک شدم
ویو ات : من کوک رو خیلی دوستش دارم ولی اون جدیدا ازم سرد شده
پرش زمانی به امشب
امشب کوک خیلی عصبانی برگشت خونه ( ات : . کوک : _ )
سلام
_ سلام ( خیلی سرد )
+ چیزی شده ؟!
_ چی نشده خودت بهتر میدونی
+ چیو
_ هه خودت رو به اون راه نزن تو داری بهم خیانت می‌کنی
+ درباره چی حرف میزنی
_ دوستم امروز تو رو توی پارک پیش یه پسره دیگه دیده
+ من امروز پارک نرفتم خودتت بهتر باید بدونی من هیچ وقت پارک نمیرم ( با گریه )
_ حالا که رفتی دیگه نمی خوام بینمت فردا قرداد طلاق رو امضا کن همین که شنیدی می‌ره داخل اتاق
پرش زمانی به فردا صبح
صبح بلند شدم و کار های لازم رو انجام دادم
ویو نویسنده: کوک هم در همین موقع بیدار شد و کارا شو انجام داد و از خونه زد بیرون و ات مون و فکر خیال هاش ات پاشد و رفت کمپانی خودش و کوک ( چون کمپانی هاشون مشترکه )
ویو ات : دوباره کوک رو دیدم و انگار کوک بدون هیچ دلیل فقط بخاطر اون تهمت ازم سرد شده
انگار دیگه هیچ وقت حال کوک بهتر نمیشد
من دیگه کم کم داشتم ازش سرد میشدم
رفتم پیش جیزل و لیا خواستم چند روز پیشون بمونم رفتم خونه و قرداد طلاق رو امضا کردم و وسایل هام رو جمع کردم و بدون خبر رفتم
کوک برگشت خونه
ویو کوک : هیچ وقت ات رو نمی بخشمت هه راستی الان کجا رفته؟! شرط می بندم رفته پیش لیا اما.... اما اگه دروغ نگفته باشه چی؟! بزار برم دنبالش .......

☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩☆⁩

شرایط پارت بعدی: ۲۰ لایک